-
عطر تو ...
17 بهمن 1392 03:51
هیچوقت عطری رو که تو این سه سال میزد رو ازش نپرسیدم اما امروز یه دختره همون عطری رو زده بود که بوش تو سه سال گذشته تو وجودم بود ... اون چند ثانیه لحظات بدی بود برام ... یه لحظه حس کردم کنارم ایستادی
-
تکیه کلام ...
9 بهمن 1392 17:26
تنهایی یعنی اینکه «کاش» تکیه کلامت بشه ...
-
کاش ...
9 بهمن 1392 01:08
کاش زمان به عقب برمی گشت و بازم با دیدنت دست و دلم می لرزید و موقع حرف زدن باهات زبونم میگرفت... کاش یه بار دیگه اون حس خوب و لعنتی عاشقی در خودم پیدا میکردم... کاش ...
-
تنهایی ...
30 دی 1392 11:13
تنهایی خیلی خوبه دیگه کسی نگرانت نیست دیگه نگران کسی نیستی دیگه کسی منتظر تماست نیست دیگه منتظر تماس کسی نیستی به تنهایی پیاده روی و کافه نشینی و قهوه خوری عادت میکنی وقتی تنهایی دیگه خودِ خودِ خودت هستی ... آزاد و رها و برهنه هستی ...
-
رفاقت
21 دی 1392 12:16
گیتارم میگه : هی یو مراقب باش که با کی داری رفاقت میکنی، یادت نره که شیطان هم یه زمونی فرشته بود ...
-
پیک ...
17 دی 1392 04:03
مدتیست به دل حکم نمیکنم به جایش به پیک حکم میکنم ... اما گویی در این میخانه پیکها همگی شکسته است ... ارس آزادی
-
فروتنی ...
7 دی 1392 03:26
شکی نیست که فروتنی به عنوان فضیلت اختراع مفیدی برای اشخاص بی سروپاست، زیرا در نتیجه ی فروتنی هر کس ناچار می شود درباره ی خود طوری سخن بگوید که گویی در شمار آنان است. فروتنی واقعا یکسان کردن آدمیان است، زیرا با این نتیجه منجر می شود که گویی جز افراد بی سروپا کسی در جهان نیست. " آرتور شوپنهاور "
-
بیگانه ...
22 آذر 1392 07:00
کسی که کیفیت وهم آمیز اصل تفرد را دیده است، هیچ رنجی برایش بیگانه نیست. " آرتور شوپنهاور "
-
دو اسمی ...
19 آذر 1392 03:10
یه بار یه دوستی تعریف میکرد میگفتی فلانی دو تا اسم داره ما بهش میگیم سیما اما دوستاش بهش میگن پارمیدا منم برگشتم گفتم منم دو تا اسم دارم اینجا تو تهران بهم میگن اکبر اما تو ارومیه میگن اهبر
-
عادت مردان ...
27 آبان 1392 22:06
مردا رو نباس بذاری تنها بمونه ... اگه تنها موند نباس بذاری بهش عادت کنه ... اگه عادت کرد دیگه به درد هیچ رابطه و زندگی مشترک نخواهد خورد بلکه فطق آشپز خوبی میشن که فقط غذا میپزن و میخورن و از خوردن دستپخت خودشون هیچوقت دچار اضافه وزن نخواهند شد :)
-
پرستش
27 آبان 1392 13:30
بعضیا اونقد بیشعور تشریف دارند که باید فرستاد هند تا هندوها اونا رو بپرستند ...
-
جدید ...
4 آبان 1392 15:14
وقتی یه جاهایی خسته میشم ترجیح میدم برم جاهای جدید ... الانم اینطوریم ... خونه جدید ... کار جدید ... شغل جدید ... موقعیت شغلی جدید ... بالاخره به اون چیزی که سالها احتیاج داشتم دارم میرسم اینکه اهل فرمانبرداری نیستم قبول ... اما دیگه احساس جدید رو نمیتونم تحمل کنم ... من هنوز در تو مانده ام توئی که الان میدانم در کنار...
-
حسودی ...
21 مهر 1392 01:12
حسود نیستم اما موندم این دل لعنتیم چرا به اون پیرهنی که تنت هست حسودیش میشه مه بانوی من ؟؟؟
-
نوستالژی ...
16 مهر 1392 23:40
بعضی چیزا نمیشه روشون اسم نوستالژی گذاشت ... ماهایی که بچگیمون و بزرگ شدنمون مصادف با دهه شصت بوده وقتی یه چیزهایی از اون دوران یهویی به چشم و گوشمون میخوره یه حالی میشیم ... وقتی حسن محله برو بیا با بازی اکب عبدی مدرسه اش دیر میشه ... وقتی که چاق و لاغر میخوان ایکس 635 رو نابود کنند تا سعید رو نجات بدن ... وقتی که...
-
منو ببوس ...
9 مهر 1392 13:57
خیلی وقتها شده یعنی همیشه بوده که دوستان دور و برم بدجوری عاشق پائیز بوده اند اما من همیشه از پائیز گریزان بوده ام ... از همون سالی که تو یه روز پائیزی تو گفتی نه ... تا به امروز ده سال میگذرد ... اوه ده سال ... اصلا چرا از اون روزا هیچی یادم نمیاد ... حتی چهره ات هم یادم نمیاد تا همین امسال که باز حکایت پائیز برام...
-
دیوانه ...
1 مهر 1392 22:33
دیوانه نمیگوید، دوستت دارم! دیوانه میرَود تمام دوست داشتن را، به هر جان کَندنی، جمع میکند از هر دَری، میزند زیر بغل، میریزد پای کسی که، قرار نیست بفهمد دوستش دارد! مهدیه لطیفی پ ن: مث من که هیچوقت بهت نگفتم دوستت دارم و تو هم رفتی شاید یه روز ببینمت و بهت بگم که مه بانو من خیلی دوستت داشتم و دارم اما حیف که نشد...
-
کنترل ...
20 شهریور 1392 23:12
میدونی وقتی نیستی کنترل هیچی دستم نیست جز کنترل این تلویزیون که اونم مث همیشه خاموشه ...
-
پرچم ایران کو ؟؟؟
20 شهریور 1392 21:37
داشتم ویدئویی که امید با توماس آندرسون (مدرن تاکینگ) اجرا کرده رو نگاه میکردم که متوجه شدم پرچم ایرانی که در این ویدئو استفاده شده بدون آرم جمهوری اسلامی یا حتی بدون نشان شیر و خورشید است ... در حالی که تو این ویدئو تمام پرچمهای دنیا قرار داره برایم سوال است که چرا چنین پرچمی کنار پرچم ترکیه قرار گرفته است ...(من کل...
-
داستان ناتمام ...
19 شهریور 1392 23:56
داشتم تقویم 88 ام رو ورق میزدم و رسیدم به شهریورش و روزهایی که برای همیشه از زادگاهم دور شدم و دیگه طوری شد که نشد برگردم ... اون موقعها داشتم یه داستان مینوشتم با سه تا شخصیت که یکیش پسر بود و دو تا دختر ... و ماجرای یک مثلث عشقی ... چیزی که بعدها خودم اسمش رو گذاشتم مثلث احساسی که درگیرش شدم ... حتی درگیر احساسهای...
-
پرشور ...
19 شهریور 1392 01:11
چه بیتابانه نگاهت میکنم و تو چه بی خیالانه رد میشوی بی خیالی تو از بی تابی من پر شور تر است ... عسل امیدی
-
ریشه دروغ ...
15 شهریور 1392 22:01
وقتی کوروش کبیر 2500 سال و اندی پیش وصیت میکند که " یزدان این سرزمین را از دروغ و خشکسالی در امان بگذار " معنیش اینه که "دروغگویی" تو ذات قوم آریایی از اول بوده و یه چیز ژنتیکی است که تا به امروز تو عمق وجودشان ریشه کرده است ... بهرحال این معضل تاریخی هر روز داره اذیتمون میکنه و خودمون هم همرنگ...
-
نازلی ...
13 شهریور 1392 21:15
نازلی سخن بگو صدای تو، آواز تنهایی من است ... ارس آزادی
-
تنهایی ...
2 شهریور 1392 21:23
"تنهایی" یه کلمه شیش حرفیه ولی یه دنیا حرف داره یه چند سالیه که گوشه وبلاگم اینو نوشتم تا یادم بمونه که سرنوشت محتوم من همینه ... این روزا بیشتر به این جمله دل بستم ... عکس پروفایل فیسبوکم رو زدم پاک کردم چون از اینکه خودم رو ببینم دلگیر میشم ... یه بدهی هایی به دنیا دارم تا یه روز که باهاشون تسویه ام کردم...
-
مرثیه ساز ...
29 مرداد 1392 18:26
یک نفر گیتار به دست در حسرت نداشته هایش مرثیه های بی وصله را روی سیم سازش اشک می کند ... عسل امیدی
-
زلزله ...
29 مرداد 1392 18:23
باس یه نفر باشه که بهش یه جوری بگی: "دوستت دارم عزیزم" که دست و دل و دین و ایمونش مث یه زلزله ده ریشتری بلرزه و رو سرت خراب بشه ... ارس آزادی
-
دوستت دارم ...
29 مرداد 1392 18:21
دوستت دارمهایت را به کسی نگو همه را نگه دار برای خودم من ترانه هایم را برای سرودنشان کنار گذاشته ام ...
-
انتخاب
17 مرداد 1392 15:52
من از دنیا سه چیز رو انتخاب میکنم: تو، اسب و موسیقی
-
یه چشمایی ...
15 مرداد 1392 21:53
به یه رفیق میگم: ببین مهم این نیست که کی تو رو دوست داره مهم اینه که چشمات رو اونقدر خوب باز کنی تا ببینی که هستند کسانی که تو رو به خاطر خودت میخوان ... به خودم که میرسم به این حرفم میخندم و چشمام رو میبندم و میگم بی خیال رفیق زندگی همینه ... هنوز کسی تو دنیا نیست که بهت بگه "دوستت دارم" و تو دلت بلرزه و با...
-
ترجیح ...
5 مرداد 1392 01:06
ترجیح میدم تنها باشم تا با کسانی معاشرت کنم که حرف آدمُ نمیفهمند ...
-
تنهایی و عاشقی ...
3 مرداد 1392 22:49
دیگه از یه جایی به بعد عاشق نمیشیم یعنی اونقد خسته و داغون و بدبین و محتاط و ترسو میشیم که نمیتونیم عاشق بشیم، معاشرت می کنیم ... باید زمان بگذره تا دل ببندیم، اما دیگه خبری از اون هیجان ها و استرسها و تپش قلبا نیس ... دیگه بود و نبودش زیاد مهم نیست اما باز عاشقی اما نه به اون پرشوری و آتشینی ... اما وای از اون وقتی...