زیرآب زنی به معنی بد گفتن از شخصی به اشخاص دیگه است، حالا این بد گفتن می تونه گفتن حقایق باشه و یا اینکه دروغگویی و تهمت زدن به اون فرد باشه.
دلایل زیرآب زنی می تونه بخاطر حسادت و یا کینه به وجود بیآد، البته در مواردی هم افرادی هستند که انگار مریضند و از این کار لذت می برند، و یا افرادی هم هستند که پیش مدیران و یا افراد با نفوذ و رده بالا، زیرآب دیگران رو به راحتی می زنند تا خودشون عزیز و محبوب بشند.
زیرآب زنی معمولا در شرکت ها و یا سازمان ها به وجود میآد و دلیلش هم اینه که افراد زیرآب زن میخواهند خودشان را با این کار به رده های بالاتر سازمانی برسانند و خودشان را پیش مدیران، خوب جلوه دهند و نورچشمی شوند.
افراد موزی را شناسایی کنیم
در این میان افراد موزی وجود دارند که شناختن این افراد به عنوان فرد زیرآب زن خیلی سخته.
افراد موزی نسبت به زیرآب زننان معمولی، خیلی خطرناک ترند، چون این افراد با موزی گری تمام به ما نزدیک می شند و خودشون رو یک دوست تمام عیار نشان می دهند و با همین ترفند، از کار ما و موضوعات شخصی ما با خبر می شند و در یک زمان مناسب زیرآب ما را از بیخ و بُن می زنند.
من (نویسنده مقاله) چندین سال قبل در شرکتی مشغول به کار بودم، یک همکار بسیار موزی داشتم که عزیز دوردونه مدیران بود و البته خودش رو هم در دل کارمندان دیگه جا کرده بود. انقدر قشنگ نقشش رو بازی می کرد که اصلا کسی شک نمی کرد که فلانی یک زیرآب زن قهار و موزی باشه.
ایشون هر سال ترفیع می گرفت، حقوقش زیادتر از بقیه می شد (البته چون من کارمند حسابداری بودم از حقوق ایشون اطلاع داشتم، اما هیچکس بجز من و مدیرمالی و مدیرعامل از حقوق ایشان خبر نداشت) و پاداش های خوبی هم می گرفت.
وقتی رفته رفته روی رفتار ایشون بیشتر دقت کردم متوجه شدم که ایشون یک زیرآب زن قهار و موزی هستند و فوق العاده قشنگ زیرآباشخاصی رو که دوست نداشتند و ازش خوشش نمیآمد، از بیخ و بُن می زدند.
چون من و مدیرمالی در یک اتاق بودیم، یکی دو مرتبه دیدم که چقدر قشنگ و حرفه ای زیرآب افراد رو میزنه.
شگرد ایشون این بود که اطلاعات واقعی رو از کسی که میخواست زیرآبش رو بزنه جمع آوری می کرد و در یک زمان مناسب این موارد رو انقدر با ظرافت، با کمی اغراق و عالی بیان می کرد که آدم تصور می کرد ایشون یک فرشته است و اون شخصی که داره زیرآبش رو میزنه یک شیطان به تمام معناست.
البته از حق هم نگذریم چند جا این زیرآب زنی های این طرف باعث شد که شرکت از ضررهای حتمی نجات پیدا کنه، چون افرادی در مجموعه ما حضور داشتند که پنهانی برای خودشون شرکت ثبت کرده بودند و به عنوان رقیت شرکت ما محسوب می شدند و این افراد هر جا که برای معرفی محصولِ ما میرفتند شرکت ما رو زیر سوال می بردند و محصول خودشون رو ارائه می دادند
شاید اگر جایگاه ما عوض بشه و یا با یک عینک دیگه به موضوع زیرآب زنی نگاه کنیم شاید این موضوع اصلا رنگ و بوی دیگه ای به خودش بگیره و خیلی هم شخصی که زیرآب زنی میکنه شخص مهم و محترمی به حساب بیآد.
دقیقا اگر ما از دید یک مدیر به این موضوع نگاه کنیم همینطور خواهد بود.
در مورد همکار موزی که در قسمت قبل خدمتتون بیان کردم، دلیل اینکه ایشون انقدر پیش مدیران محبوب بود همین اطلاعاتی بود که از کارمندان به مدیران می داد.
و اینکه یک شخص زیرآب زن دقیقا به همین خاطر محبوب میشه و ترفیع درجه پیدا می کنه همینه، چون بیشتر مدیران دوست دارند که از داخل سازمانی که در اون مشغول به کار هستند اطلاعات کسب کنند، چون مدیران معمولا یا خارج از سازمان هستند و یا مشغله های دیگه ای دارند که نمی توانند از داخل شرکت اطلاعی داشته باشند.
زیرآب زنی خوب است یا بد؟
کاری نداریم که زیرآب زنی خوب هست یا بد، این مورد در بین همکاران ما کم یا زیاد وجود داره، این ما هستیم که نباید کاری کنیم که بعدا نگرانش بشیم.
شاید هم خودِ ما اگر متوجه موضوعی از همکارمون بشیم که برای شرکت و مجموعه باعث خسارت و زیان بشه، زیرآب همکارمون رو به مدیرمون بزنیم، چون اینجا دیگه فردیت و منیت وجود نداره و حیات سازمان و مجموعه ای که در آن مشغول به کار هستیم در اولیت هست.
اما در زمان هایی که بخاطر حسادت و یا کینه، شخصی زیرآب می زند واقعا کار زشت و بدی کرده است.
پیشگیری از زیرآب خوردن
چند مورد خدمتتون عرض می کنم که برای پیشگیری از زیرآب خوردن ما توسط همکاران ما می تونه مفید باشه:
بیان نکردن رازهای خود با همکاران
قطعا یکی از موارد مهم برای اینکه آتو دست همکاران خود ندیم اینه که رازهای زندگی شخصی و کاری خودمون رو با کسی در میان نذاریم.
شاید شما هم مثل چند سالِ قبله من بگید که، نه فلانی رفیقمه و قطعا چیزی رو برعلیه من استفاده نمیکنه، ما این چیزا رو با هم نداریم، همه جیک و پوکمون با همه.
اما…
اما هر چقدر هم که اینطور باشه، هر چقدر هم که همکارمون آدم خوب و قابل اعتمادی باشه بهتره که ما مسائل زندگی شخصی خودمون رو باهاش در میان نذاریم.
چند سال پیش همکاری داشتم که فوق العاده انسان شریف، محترم و قابل اعتمادی بود و هست، تمام مسائل و رازها رو با هم در میان میزاشتیم.
اما یک روز که ایشون داشتند با مدیرعامل صحبت می کردند و به صورت خیلی ناخوادآگاه رازی رو از من به مدیرعامل گفتند که اصلا دوست نداشتم کسی بدونه. البته این راز چیزی نبود که بخواد واسه من خیلی گرون تموم بشه، ولی اونجا متوجه شدم که حتی با نزدیکترین دوستان و همکاران هم نباید رازی رو در میون گذاشت، چون احتمال داره مثل این دوستم چیزی که نباید از دهنش بپره و کسی که نباید اون حرف رو بشنوه.
بنابراین سعی کنیم رازهامون رو در محیط کار با شخصی در میان نذاریم چون ممکنه که بعدا بصورت ناخودآگاه و یا خیلی آگاهانه از اطلاعات ما سوء استفاده کنند.
نوشتن گزارش کار روزانه
پیشنهاد می کنم که برای خودتون یک گزارش کاری روزانه تهیه کنید و هر روز بعد از اینکه کاری رو انجام دادید و یا آخر وقت این گزارش رو بنویسید و در اختیار مدیر مستقیمتون قرار بدید تا مدیر شما از کارهایی که انجام میدید با خبر باشه و از طرفی هم پیشگیری می کنیم که همکار ما، زیرآب ما را به دلیل کم کاری نمی زنه.
در میان گذاشتن اطلاعات با مدیر خود
پیشنهاد می کنم با مدیر مستقیمتون مواردی رو که ممکنه بعدا برای شما مشکل ساز بشه در میان بذارید.
به عبارت دیگه بهتره، چیزی رو از مدیرمون پنهان نکنیم و هر چیزی که مربوط به کار هست به طور کامل توضیح بدیم، چون اگر شخص دیگه ای متوجه موضوع ما بشه احتمال داره که بخواد از این موضوع سوء استفاده کنه.
اگر بتونید با مدیرتون یک ارتباط موثر خوب داشته باشید و بتونید خیلی راحت موارد و مسائلی که براتون پیش میاد بگید خیلی خوبه (البته به شرط آنکه مدیر ما هم لیاقت در میان گذاشتن مسائل رو داشته باشه)
یادم میآد مدیر مستقیمی داشتم که مثل برج زهرمار بود و نهایت صحبتی که من با ایشون میکردم سلام و خداحافظی و چشم انجامش میدم بود.
اگر موضوعی رو بهش می گفتم انقدر بد برخورد می کرد و سوال و جواب های زیاد و تحقیرآمیزی می پرسید که اصلا پشیمون می شدم با ایشون صحبت کردم.
امیدوارم شما همچین مدیرانی نداشته باشید.
البته اگر مدیر مستقیم شما مثل مدیر بنده بود، پیشنهاد می کنم که یکسری موارد مهم رو با مدیر ارشد تر در میان بذارید تا حداقل یک مدیر از مواردی که باید مطلع باشه.
خیلی خوب میشه که بعضی از مدیران آداب معاشرت و نحوه رفتار در محیط کار رو بیشتر بهش آگاه بشند.
انجام ندادن یکسری از کارها
ما باید حواسمون در محل کار باشه که یکسری از کارهایی که ممکنه برای ما موجب دردسر بشه پرهیز کنیم و انجامشون ندیم.
مثلا :
- زیاد شوخی کردن با همکاران (مخصوصا همکاران جنس مخالف)
- بیان نکردن رازهای خودمان
- غر زدن از کار و یا همکاران دیگه
- گله و شکایت در مورد حقوق یا مسئولیت ها
- و …
درست انجام دادن مسئولیت ها
ما در هر کاری که هستیم می بایست ۱۰۰% مسئولیت کارمون رو بر عهده داشته باشیم و باید تمام تلاشمون رو بکنیم کارهای خودمون رو با کیفیت مناسب و عالی در زمان مقررش انجام بدیم.
اگر غیر از این باشه اولا از لحاظ شرعی و دوما از لحاظ حرفه ای اصلا قابل قبول نیست و ما شخصی از زیر کار در رو خواهیم بود.
و طبعات بعدی درست انجام ندادن مسئولیت های ما میتونه خوردن زیرآب ما توسط همکارامون باشه.
نحوه رفتار با برخورد با همکار زیرآب زن بعد از خوردن زیرآب ما
بسیار خب. پیشنهاد می کنم بعد از اینکه زیرآب شما به هر دلیلی خورده شد به موارد زیر توجه داشته باشید:
خیلی صادقانه موضوع را برای مدیرتان شرح دهید
اگر همکارتان زیرآب شما را پیش مدیرتان زده است، خوبه که اون موضوع را خیلی صادقانه با مدیرتون در میان بذارید و از پنهان کاری و گفتن دروغ پرهیز کنید، چرا که یا مدیر ما متوجه میشه ما داریم دروغ میگیم و یا بعدا دروغ ما بر ملا میشه.
پس تصور نکنید که با دروغ گفتن میشه سر و ته موضوع رو هم آورد.
نقطه ضعف خودتان را پیدا کنید
پیدا کردن نقاط ضعف خودمون یک نقطه قوت هست که می تونه به پیشرفت ما کمک کنه.
اگر همکار ما به دلیل موضوعی زیرآب ما را زد، خوبه به جای اینکه دنبال کینه توزی و جنگ و دعوا با طرف مقابلمون باشیم به این فکر کنیم که ما کجا رو اشتباه کردیم و نقطه ضعف ما چی بوده که باعث شده کسی زیرآب ما رو بزنه.
بنابراین نقات ضعف خودمون رو پیدا کنیم و کاری نکنیم که از یک سوراخ دو بار گزیده شیم.
رو در رو بشید
اگر همکار شما زیرآب تان را به دروغ زده است از مدیرتان بخواهید تا شما را با هم رو به رو کند و ازش مدرک بخواهید.
در بیشتر موارد که افراد باهم رو در رو میشند و نمی توانند مدرکی برای اثبات دروغشان ارائه دهند همه چیز برعکس و به نفع شما می شود.
در زمان کار و بعد از این موضوع هم سعی کنید که کار خودتون رو با همکار زیرآب زنتون بصورت روتین انجام بدید و کاری نکنید که بخاطر ناراحتی شما کار روی زمین بمونه و انجام نشه.
منبع: اینجا