زخمه

زخمه

وب نوشت های یکی که دیر رسیدن عادتش است ...
زخمه

زخمه

وب نوشت های یکی که دیر رسیدن عادتش است ...

نحوه برخورد با همکار زیرآب زن

زیرآب زنی به معنی بد گفتن از شخصی به اشخاص دیگه است، حالا این بد گفتن می تونه گفتن حقایق باشه و یا اینکه دروغگویی و تهمت زدن به اون فرد باشه.

دلایل زیرآب زنی می تونه بخاطر حسادت و یا کینه به وجود بیآد، البته در مواردی هم افرادی هستند که انگار مریضند و از این کار لذت می برند، و یا افرادی هم هستند که پیش مدیران و یا افراد با نفوذ و رده بالا، زیرآب دیگران رو به راحتی می زنند تا خودشون عزیز و محبوب بشند.


زیرآب زنی معمولا در شرکت ها و یا سازمان ها به وجود میآد و دلیلش هم اینه که افراد زیرآب زن میخواهند خودشان را با این کار به رده های بالاتر سازمانی برسانند و خودشان را پیش مدیران، خوب جلوه دهند و نورچشمی شوند.

افراد موزی را شناسایی کنیم

در این میان افراد موزی وجود دارند که شناختن این افراد به عنوان فرد زیرآب زن خیلی سخته.

افراد موزی نسبت به زیرآب زننان معمولی، خیلی خطرناک ترند، چون این افراد با موزی گری تمام به ما نزدیک می شند و خودشون رو یک دوست تمام عیار نشان می دهند و با همین ترفند، از کار ما و موضوعات شخصی ما با خبر می شند و در یک زمان مناسب زیرآب ما را از بیخ و بُن می زنند.

من (نویسنده مقاله) چندین سال قبل در شرکتی مشغول به کار بودم، یک همکار بسیار موزی داشتم که عزیز دوردونه مدیران بود و البته خودش رو هم در دل کارمندان دیگه جا کرده بود. انقدر قشنگ نقشش رو بازی می کرد که اصلا کسی شک نمی کرد که فلانی یک زیرآب زن قهار و موزی باشه.

ایشون هر سال ترفیع می گرفت، حقوقش زیادتر از بقیه می شد (البته چون من کارمند حسابداری بودم از حقوق ایشون اطلاع داشتم، اما هیچکس بجز من و مدیرمالی و مدیرعامل از حقوق ایشان خبر نداشت) و پاداش های خوبی هم می گرفت.

وقتی رفته رفته روی رفتار ایشون بیشتر دقت کردم متوجه شدم که ایشون یک زیرآب زن قهار و موزی هستند و فوق العاده قشنگ زیرآباشخاصی رو که دوست نداشتند و ازش خوشش نمیآمد، از بیخ و بُن می زدند.

چون من و مدیرمالی در یک اتاق بودیم، یکی دو مرتبه دیدم که چقدر قشنگ و حرفه ای زیرآب افراد رو میزنه.

شگرد ایشون این بود که اطلاعات واقعی رو از کسی که میخواست زیرآبش رو بزنه جمع آوری می کرد و در یک زمان مناسب این موارد رو انقدر با ظرافت، با کمی اغراق و عالی بیان می کرد که آدم تصور می کرد ایشون یک فرشته است و اون شخصی که داره زیرآبش رو میزنه یک شیطان به تمام معناست.

البته از حق هم نگذریم چند جا این زیرآب زنی های این طرف باعث شد که شرکت از ضررهای حتمی نجات پیدا کنه، چون افرادی در مجموعه ما حضور داشتند که پنهانی برای خودشون شرکت ثبت کرده بودند و به عنوان رقیت شرکت ما محسوب می شدند و این افراد هر جا که برای معرفی محصولِ ما میرفتند شرکت ما رو زیر سوال می بردند و محصول خودشون رو ارائه می دادند 

شاید اگر جایگاه ما عوض بشه و یا با یک عینک دیگه به موضوع زیرآب زنی نگاه کنیم شاید این موضوع اصلا رنگ و بوی دیگه ای به خودش بگیره و خیلی هم شخصی که زیرآب زنی میکنه شخص مهم و محترمی به حساب بیآد.

دقیقا اگر ما از دید یک مدیر به این موضوع نگاه کنیم همینطور خواهد بود.

در مورد همکار موزی که در قسمت قبل خدمتتون بیان کردم، دلیل اینکه ایشون انقدر پیش مدیران محبوب بود همین اطلاعاتی بود که از کارمندان به مدیران می داد.

و اینکه یک شخص زیرآب زن دقیقا به همین خاطر محبوب میشه و ترفیع درجه پیدا می کنه همینه، چون بیشتر مدیران دوست دارند که از داخل سازمانی که در اون مشغول به کار هستند اطلاعات کسب کنند، چون مدیران معمولا یا خارج از سازمان هستند و یا مشغله های دیگه ای دارند که نمی توانند از داخل شرکت اطلاعی داشته باشند.

زیرآب زنی خوب است یا بد؟

کاری نداریم که زیرآب زنی خوب هست یا بد، این مورد در بین همکاران ما کم یا زیاد وجود داره، این ما هستیم که نباید کاری کنیم که بعدا نگرانش بشیم.

شاید هم خودِ ما اگر متوجه موضوعی از همکارمون بشیم که برای شرکت و مجموعه باعث خسارت و زیان بشه، زیرآب همکارمون رو به مدیرمون بزنیم، چون اینجا دیگه فردیت و منیت وجود نداره و حیات سازمان و مجموعه ای که در آن مشغول به کار هستیم در اولیت هست.

اما در زمان هایی که بخاطر حسادت و یا کینه، شخصی زیرآب می زند واقعا کار زشت و بدی کرده است.

پیشگیری از زیرآب خوردن

چند مورد خدمتتون عرض می کنم که برای پیشگیری از زیرآب خوردن ما توسط همکاران ما می تونه مفید باشه:

بیان نکردن رازهای خود با همکاران

قطعا یکی از موارد مهم برای اینکه آتو دست همکاران خود ندیم اینه که رازهای زندگی شخصی و کاری خودمون رو با کسی در میان نذاریم.

شاید شما هم مثل چند سالِ قبله من بگید که، نه فلانی رفیقمه و قطعا چیزی رو برعلیه من استفاده نمیکنه، ما این چیزا رو با هم نداریم، همه جیک و پوکمون با همه.

اما…

اما هر چقدر هم که اینطور باشه، هر چقدر هم که همکارمون آدم خوب و قابل اعتمادی باشه بهتره که ما مسائل زندگی شخصی خودمون رو باهاش در میان نذاریم.

چند سال پیش همکاری داشتم که فوق العاده انسان شریف، محترم و قابل اعتمادی بود و هست، تمام مسائل و رازها رو با هم در میان میزاشتیم.

اما یک روز که ایشون داشتند با مدیرعامل صحبت می کردند و به صورت خیلی ناخوادآگاه رازی رو از من به مدیرعامل گفتند که اصلا دوست نداشتم کسی بدونه. البته این راز چیزی نبود که بخواد واسه من خیلی گرون تموم بشه، ولی اونجا متوجه شدم که حتی با نزدیکترین دوستان و همکاران هم نباید رازی رو در میون گذاشت، چون احتمال داره مثل این دوستم چیزی که نباید از دهنش بپره و کسی که نباید اون حرف رو بشنوه.

بنابراین سعی کنیم رازهامون رو در محیط کار با شخصی در میان نذاریم چون ممکنه که بعدا بصورت ناخودآگاه و یا خیلی آگاهانه از اطلاعات ما سوء استفاده کنند.

نوشتن گزارش کار روزانه

پیشنهاد می کنم که برای خودتون یک گزارش کاری روزانه تهیه کنید و هر روز بعد از اینکه کاری رو انجام دادید و یا آخر وقت این گزارش رو بنویسید و در اختیار مدیر مستقیمتون قرار بدید تا مدیر شما از کارهایی که انجام میدید با خبر باشه و از طرفی هم پیشگیری می کنیم که همکار ما، زیرآب ما را به دلیل کم کاری نمی زنه.

در میان گذاشتن اطلاعات با مدیر خود

پیشنهاد می کنم با مدیر مستقیمتون مواردی رو که ممکنه بعدا برای شما مشکل ساز بشه در میان بذارید.

به عبارت دیگه بهتره، چیزی رو از مدیرمون پنهان نکنیم و هر چیزی که مربوط به کار هست به طور کامل توضیح بدیم، چون اگر شخص دیگه ای متوجه موضوع ما بشه احتمال داره که بخواد از این موضوع سوء استفاده کنه.

اگر بتونید با مدیرتون یک ارتباط موثر خوب داشته باشید و بتونید خیلی راحت موارد و مسائلی که براتون پیش میاد بگید خیلی خوبه (البته به شرط آنکه مدیر ما هم لیاقت در میان گذاشتن مسائل رو داشته باشه)

یادم میآد مدیر مستقیمی داشتم که مثل برج زهرمار بود و نهایت صحبتی که من با ایشون میکردم سلام و خداحافظی و چشم انجامش میدم بود.

اگر موضوعی رو بهش می گفتم انقدر بد برخورد می کرد و سوال و جواب های زیاد و تحقیرآمیزی می پرسید که اصلا پشیمون می شدم با ایشون صحبت کردم.

امیدوارم شما همچین مدیرانی نداشته باشید.

البته اگر مدیر مستقیم شما مثل مدیر بنده بود، پیشنهاد می کنم که یکسری موارد مهم رو با مدیر ارشد تر در میان بذارید تا حداقل یک مدیر از مواردی که باید مطلع باشه.

خیلی خوب میشه که بعضی از مدیران آداب معاشرت و نحوه رفتار در محیط کار رو بیشتر بهش آگاه بشند.

انجام ندادن یکسری از کارها

ما باید حواسمون در محل کار باشه که یکسری از کارهایی که ممکنه برای ما موجب دردسر بشه پرهیز کنیم و انجامشون ندیم.

مثلا :

  • زیاد شوخی کردن با همکاران (مخصوصا همکاران جنس مخالف)
  • بیان نکردن رازهای خودمان
  • غر زدن از کار و یا همکاران دیگه
  • گله و شکایت در مورد حقوق یا مسئولیت ها
  • و …

درست انجام دادن مسئولیت ها

ما در هر کاری که هستیم می بایست ۱۰۰% مسئولیت کارمون رو بر عهده داشته باشیم و باید تمام تلاشمون رو بکنیم کارهای خودمون رو با کیفیت مناسب و عالی در زمان مقررش انجام بدیم.

اگر غیر از این باشه اولا از لحاظ شرعی و دوما از لحاظ حرفه ای اصلا قابل قبول نیست و ما شخصی از زیر کار در رو خواهیم بود.

و طبعات بعدی درست انجام ندادن مسئولیت های ما میتونه خوردن زیرآب ما توسط همکارامون باشه.

نحوه رفتار با برخورد با همکار زیرآب زن بعد از خوردن زیرآب ما

بسیار خب. پیشنهاد می کنم بعد از اینکه زیرآب شما به هر دلیلی خورده شد به موارد زیر توجه داشته باشید:

خیلی صادقانه موضوع را برای مدیرتان شرح دهید

اگر همکارتان زیرآب شما را پیش مدیرتان زده است، خوبه که اون موضوع را خیلی صادقانه با مدیرتون در میان بذارید و از پنهان کاری و گفتن دروغ پرهیز کنید، چرا که یا مدیر ما متوجه میشه ما داریم دروغ میگیم و یا بعدا دروغ ما بر ملا میشه.

پس تصور نکنید که با دروغ گفتن میشه سر و ته موضوع رو هم آورد.

نقطه ضعف خودتان را پیدا کنید

پیدا کردن نقاط ضعف خودمون یک نقطه قوت هست که می تونه به پیشرفت ما کمک کنه.

اگر همکار ما به دلیل موضوعی زیرآب ما را زد، خوبه به جای اینکه دنبال کینه توزی و جنگ و دعوا با طرف مقابلمون باشیم به این فکر کنیم که ما کجا رو اشتباه کردیم و نقطه ضعف ما چی بوده که باعث شده کسی زیرآب ما رو بزنه.

بنابراین نقات ضعف خودمون رو پیدا کنیم و کاری نکنیم که از یک سوراخ دو بار گزیده شیم.

رو در رو بشید

اگر همکار شما زیرآب تان را به دروغ زده است از مدیرتان بخواهید تا شما را با هم رو به رو کند و ازش مدرک بخواهید.


در بیشتر موارد که افراد باهم رو در رو میشند و نمی توانند مدرکی برای اثبات دروغشان ارائه دهند همه چیز برعکس و به نفع شما می شود.

در زمان کار و بعد از این موضوع هم سعی کنید که کار خودتون رو با همکار زیرآب زنتون بصورت روتین انجام بدید و کاری نکنید که بخاطر ناراحتی شما کار روی زمین بمونه و انجام نشه.


منبع:  اینجا


سیزده نشانه که مدیرتان را تحت تاثیر قرار داده اید، حتی اگر اینطور به نظر نمی رسد

آیا شما در نظر مدیرتان کارمندی لایق و شایسته هستید؟ این یک پرسش بسیار مهم است. جلب نظر مدیر بخش حیاتی موفقیت و کامیابی در کار است. رئیستان تصمیم می گیرد که شما ترفیع بگیرید، تنرل رتبه داشته باشید و یا حتی اخراج شوید. بنابراین شغل شما در دستان آنهاست.

برخی مدیران به هنگام تعریف و تمجید کاملاً واضح و روشن صحبت می کنند. آنها بعضاً بازخوردهای مثبت را به همراه جزئیات کامل در اختیارتان قرار می دهند، به نحوی که این حس به شما القا شود که سهم بسزایی از موفقیت شرکت به شما باز می گردد.

اما همیشه هم مدیرها اینگونه نیستند. مسلماً در مواقع این چنینی بهترین راه می تواند درخواست فیدبک صادقانه باشد اما شاید بهتر باشد پیش از پرس و جو به دنبال 13 نشانه زیر باشید که خود بیانگر تحت تأثیر قرار گرفتن مدیر از کار شماست.

شما را به چالش می کشند

اگر برخی مواقع فشار کاری و یا مسئولیت های بسیاری را روی دوش خود حس می کنید، شاید بدین دلیل باشد که مدیرتان می خواهد شما را به چالش بکشد. «بیتس» در این باره گفته «برخی اوقات احساس می کنید رئیستان چیزی بیشتر از آنچه در توان دارید، از شما تقاضا می کند. این بدان معنا نیست که آنها می خواهند شما را تنبیه کنند، بلکه آزمونی است برای بررسی عملکردتان در شرایط سخت و دشوار.»

اولویت هایشان را با شما به اشتراک می گذارند

مدیر عامل کمپانی «Bates Communications» در این باره گفته «از رئیستان بخواهید تا در مورد اولویت هایش با شما صحبت کند و خود را علاقه مند به قبول مسئولیت های چالش برانگیز نشان دهید. فرصتی را در اختیار مدیر قرار دهید تا شما را در عمل نظاره کند، مخصوصاً در پروژه ای که برای او از درجه اهمیت بالایی برخوردار است.»

به شما احترام می گذارند

به فکر آن نباشید که مدیر از شما خوشش می آید یا خیر. مسئله ای که اهمیت بیشتری دارد این است که آیا آنها به شما احترام می گذارند و از شما برای شرکت در گفت و گوهای مهم دعوت می کنند.

از نظرات شما استقبال می کنند

«بروس تولگان»، بنیانگذار «RainmakerThinking» معتقد است که مدیران با کارمندانی که به آنها علاقه و اعتماد دارند بیشتر مشورت می کنند. «چنانچه رئیس هر از گاهی نظر شما را به صورت رو در رو و یا در ملاقات های تیمی پرسیده و به آنها پاسخ مثبت می دهد، این نشان خوبی برای شماست.»

همیشه با تعریف و تمجید از شما استقبال نمی کنند

شاید پیش خود فکر کنید که مدیرها کارمندانی را که برایشان اهمیت دارند، با تمجیدها و تشویق ها بمباران می کنند اما به نظر «بیتس» همیشه اینگونه نیست. «آنها احساس می کنند که شما هم اکنون در جایگاه مناسبی حضور دارید و نیاز به تعریف هایشان ندارید و یا حتی شاید به دلیل اینکه همیشه کارهایتان را به خوبی انجام داده اید، فراموش کرده باشند از شما تمجید کنند.»

همواره در ابتدا به سراغ شما می آیند

«تولگان» بیان کرده که چنانچه رئیستان برای واگذار کردن مسئولیت های معمول و یا حتی به خصوص، ابتدا به سراغ شما بیاید و شما را انتخاب کند، این نشانه مثبتی خواهد بود.

مسئولیت های بیشتری را به عهده شما می گذارند

مدیران معمولاً کارمندانی را که از نظر استعداد در سطح بالاتری نسبت به بقیه قرار دارند را به عنوان جانشین تعیین می کنند. شما احتمالاً در قبال معاونت، نشان یا مدالی طلایی را دریافت نخواهید کرد اما احتمالاً هم خودتان و هم همکارانتان همیشه عهده دار پروژه های مهم خواهید بود.

در حل مشکلات به شما اعتماد می کنند

زمانی که دیگر کارمندان با یکدیگر درگیر می شوند و بر سر مسائلی با هم اختلاف نظر دارند، رئیس آنها را به سراغ شما می فرستد. «تولگان» در اینباره عنوان کرده «چنانچه مدیر به دیگران بگوید که برای راهنمایی به دیدار شما بیایند، این می تواند یک نشانه خوب دیگر برای شما باشد.»

پروژه های مهم را به شما واگذار می کنند

«تولگان» گفته که یکی از نشانه های اساسی اعتماد مدیر به شما این است که او از شما درخواست می کند تا با مشتری های مهم رایزنی کرده و قرارداد ببندید.

سطح رضایت مندی شما را جویا می شوند

بنیانگذار «RainmakerThinking» در صحبت هایش به این موضوع اشاره کرده که گاهی مدیران ممکن است از شما در مورد رضایتتان سوال کرده و علاقه داشته باشند که بدانند آیا برنامه ای برای خروج از شرکت دارید و یا چگونه می توانند شما را در کمپانی خود نگه دارند.

از شما می خواهند که به دیگران آموزش دهید

اگر مدیرتان مکرراً از شما درخواست می کند تا کارمندان تازه وارد را آموزش داده و بخش های مهم را برای آنها توضیح دهید، با وجود آنکه مسئولیت بیشتری را روی دوش شما می گذارند اما در واقع نشانه خوبی را به همراه دارد.

ممکن است رئیستان تحت تأثیر مهارت ها و قابلیت های شما قرار گرفته و تمایل داشته باشد تا آنها را در میان دیگر کارمندان هم گسترش دهد.

از اهدافتان برای ادامه حرفه و شغل شما می پرسند

معمولاً در مصاحبه های کاری با پرسش هایی از این قبیل مواجه شده اید اما مطرح کردن سوال در رابطه با اهداف و آرزوهایتان می تواند سیگنال خوبی برای علاقه شرکت به حفظ شما باشد. این بدان معناست که مدیرتان می خواهد برای موفقیت بلند مدت روی شما سرمایه گذاری کند.

به شما «عشقی سخت» اعطا می کنند

«سوزان بیتس» به عنوان مدیر عامل شرکت «Bates Communications» عنوان کرده «مدیری که شما را به چشم یک کارمند مفید ببیند، ممکن است بازخوردهای بسیاری به شما دهد البته احتمال دارد تمام آنها مثبت نباشند. برخی از آنها همانند «عشق سخت» بوده چرا که او در شما قابلیت هایی دیده و حس می کند که می توانید مسئولیت های بیشتری را هم به دوش بکشید.»

مدیریت به سبک ایرانی و انگلیسی!!!

انگلستان: موفقیت مدیر بر اساس پیشرفت مجموعه تحت مدیریتش سنجیده میشود.
ایران: موفقیت مدیر سنجیده نمیشود، خود مدیر بودن نشانه موفقیت است.

انگلستان: مدیران بعضی وقتها استعفا میدهند.
ایران: عشق به خدمت مانع از استعفا میشود.

انگلستان: افراد از مشاغل پایین شروع میکنند و به تدریج ممکن است مدیر شوند.
ایران: افراد مدیر مادرزادی هستند و اولین شغلشان در بیست سالگی مدیریت است.

انگلستان: برای یک پست مدیریت، دنبال مدیر میگردند.
ایران: برای یک فرد، دنبال پست مدیریت میگردند و در صورت لزوم این پست ساخته میشود.

انگلستان: یک کارمند ساده ممکن است سه سال بعد مدیر شود...
ایران: یک کارمند ساده، سه سال بعد همان کارمند ساده است، در حالیکه مدیرش سه بار عوض شده.

انگلستان: اگر بخواهند از دانش و تجربه کسی حداکثر استفاده را بکنند، او را مشاور مدیریت میکنند.
ایران: اگر بخواهند از کسی هیچ استفاده ای نکنند، او را مشاور مدیریت میکنند.

انگلستان: اگر کسی از کار برکنار شود، عذرخواهی میکند و حتی ممکن است محاکمه شود.
ایران: اگر کسی از کار برکنار شود، طی مراسم باشکوهی از او تقدیر میشود و پست مدیریت جدید میگیرد.

انگلستان: مدیران بصورت مستقل استخدام و برکنار میشوند، ولی بصورت گروهی و هماهنگ کار میکنند.
ایران: مدیران بصورت مستقل و غیرهماهنگ کار میکنند، ولی بصورت گروهی استخدام و برکنار میشوند.

انگلستان: برای استخدام مدیر، در روزنامه آگهی میدهند و با برخی مصاحبه میکنند.
ایران: برای استخدام مدیر، به فرد مورد نظر تلفن میکنند.

انگلستان: همه میدانند درآمد قانونی یک مدیر زیاد است..
ایران: مدیران انسانهای ساده زیستی هستند که درآمدشان به کسی ربطی ندارد.

انگلستان: شما مدیرتان را با اسم کوچک صدا میزنید.
ایران: شما مدیرتان را صدا نمیزنید، چون اصلاً به شما وقت ملاقات نمیدهد.

زمانی که تصور می کنید رئیس شما قصد استعفا دارد، چه اقدامی باید انجام دهید؟


اگر متوجه شده اید که رئیس شما قصد دارد شرکت را ترک کند، شما نباید یک گوشه بنشینید و تماشا کنید.
لین تیلور، متخصص محل کار، مدیر و نویسندۀ "زورگوهای محل کار خود را رام کنید" می گوید : "تصمیم رئیس شما مبنی بر استعفا، با توجه به شرایط می تواند تاثیر مثبت و یا منفی بر روی مسیر شغلی شما داشته باشد." "در حالی که با تمرکز به کارهای خود در شرکت ادامه می دهید، باید چند قدم در جهت دفاع از شغل خود بردارید."
اگر تصور می کنید رئیس شما می خواهداز شرکت برود، این اقدامات را انجام دهید.

آرامش خود را حفظ کنید

تیلور معتقد است که در این شرایط ترس و اضطراب اصلاً درست نیست. "چون رئیس شما می خواهد کارهایش را به شخص دیگری واگذار کند، دلیلی ندارد که شغل شما در خطر باشد. سعی کنید منطقی باشید و کاری را از روی احساسات انجام ندهید. هوشیار باشید و اطلاعات جمع کنید، و وقت بگذارید تا به مسائل فکر کنید.

چشم و گوش خود را باز کنید

این کار رئیس شما می تواند شروع تغییرات دیگری باشد. حواس خود را جمع کنید تا ببینید چه تغییرات دیگری می تواند در راه باشد، مثل استعفای دسته جمعی، تعطیلی شرکت، توقف تولید، کاهش بودجه و یا مسائل دیگر. 

تحقیق کنید

اگر شک دارید که زمان استعفای رئیس شما رسیده است یا نه، باید محتاطانه به سراغ تحقیقات بروید و قدم های مهم بردارید.
" به امنیت و چشم انداز شغلی خود فکر کنید. " تیلور می گوید : "ممکن شما یک فرصت استثنایی برای بر عهده گرفتن مسئولیت بیشتر داشته باشید. شاید مجبور باشید تصمیم سختی برای ترک شغل به خاطر فرصت های بیشتری که ممکن است پیش رویتان باشد بگیرید. شاید هم این حرکت وضعیت شغلی شما را تغییر ندهد. به هر حال شرایط هر طور باشد، باید آن ها را بررسی کنید تا به هدف های شغلی خود برسید.

سعی کنید رابطه صمیمی با رئیس خود داشته باشید

" اگر واکنش ها و رفتارهای جدید رئیس شما، تمرکز و انجام کار را برای شما سخت کرده است و شایعات شما را از تمرکز باز می دارد، بستگی به رابطۀ شما با او، می تواند سعی کنید محتاطانه به او نزدیک شوید و از او سوال کنید. فقط سعی کنید از مقصود خود چیزی فاش نکنید. توضیح دهید که شما وفادار خواهید ماند، و می خواهید تا می تواند به او کمک کنید. بیشتر از چیزی که باید سوال نکنید و حد و حدود را حفظ کنید. "

خود را نشان بدهید

کناره گرفتن رئیس شما میتواند تاثیرات گسترده ای با توجه به شرایط شما داشته باشد. شما احتمالاً رئیس جدیدی خواهید داشت، ممکن است ارتقا بگیرید، و یا حتی شغل خود را از دست دهید. " بهترین کار برای شما این است که متمرکز باقی بمانید و به خوبی به کار خود ادامه دهید، به اعضای تیم تان کمک کنید و در کل برای شرکت نتیجۀ خوبی داشته باشید."
اگر حجم کارتان افزایش پیدا می کند، همکاری کنید
متوجه باشید که ممکن است در زمان جابجایی، کار بیشتری به شما واگذار شود. رئیس شما ممکن است در حال مصاحبه های کاری باشد و رویکرد سهل انگارانه ای داشته باشد. " این می تواند برای شما خیلی خوب باشد، معنی آن مسئولیت بیشتر، چالش های بیشتر و در نتیجه پاداش بیشتر است. " 

پشت سر کسی صحبت نکنید

تیلور می گوید کناره گرفتن رئیس شما می تواند دلسرد کننده باشد. " تمایل طبیعی هر کسی این است که از هر منبعی که می تواند چیزی بفهمد. اما حواستان باشد که در عوض شایعه پخش نکنید. شرایط این چنینی، می تواند در عرض یک روز تغییر کند. "
هر شایعه ای که پخش کنید، می تواند به خودتان ضربه بزند و شغل خودتان را در خطر بیندازد. بهتر است که تحقیقات پنهانی خود را با پرسیدن سوال های کلی از کسانی که از آن ها شناخت دارید ادامه دهید، مثل وضعیت رشد شرکت و یا جهت گیری های سازمان.

حرفه ای باقی بمانید

مهم نیست در چه شرایطی باشید، حتی اگر رئیس شما سعی می کند متقاعدتان کند که این شرکت جای مناسبی نیست، قبول نکنید. در عوض، بی طرف باقی بمانید.
در ضمن، اگر از استعفای رئیس خود ناراحت هستید، سعی کنید در محل کار احساساتی نشوید.

فرصت طلب نباشید

سعی نکنید که برای رئیسِ رئیس تان خودشیرینی کنید، و یا از فرصت استفاده کنید و از مشکلات خود و درخواست هایتان مثل پارکینگ و دفترکار بهتر و ... صحبت کنید، مگر این که می خواهید خودتان هم به سرعت اخراج شوید.
در عوض بر روی کار خود تمرکز کنید تا بهترین بازدهی را داشته باشید. 

اگر متوجه شدید که حقیقت دارد، مثبت بمانید

اگر رئیس شما واقعاً قصد کناره گیری دارد، به یاد داشته باشید که این فرد یک شخص کلیدی در شبکۀ آشنایان شماست، و اگر شما خوش شانس باشید، می توانید دوستان همیشگی باشید.
" البته که شما هیچ وقت نمی خواهید پل های پشت سر خود را خراب کنید، اما مهم تر از این، رئیس شما فرد مهمی است که کار حرفه ای شما را به خاطر خواهد داشت. آن ها ممکن است جایی از شما برای کار استفاده کنند، و یا شغل رویایی شما را بهتان پیشنهاد کنند.

هیچ چیزی را شخصی نکنید و به خودتان نگیرید

اگر رئیس شما، شرکت را به خاطر جای دیگری ترک می کند، به احتمال قوی هیچ ربطی به شما ندارد، پس سعی کنید که با او همدلی کنید و به نیمۀ پر لیوان نگاه کنید. " هیچ چیزی را شخصی نکنید و سعی کنید پشت همدیگر را داشته باشید. "

سعی نکنید نشان دهید که شما هم می خواهید استعفا دهید

اجازه دهید رئیس شما اولین قدم را برای استخدام شما بردارد، درغیر این صورت شرکت خیال می کند که شما هم ناراضی هستید. " حتی اگر رئیس شما جوری به شما بفهماند که می خواهد شما را نیر همراه خود ببرد، محتاط باشید. به هر حال هر چه باشد، شغلی که در حال حاضر دارید بهتر از احتمال داشتن شغلی بهتر است.