زخمه

وب نوشت های یکی که دیر رسیدن عادتش است ...

زخمه

وب نوشت های یکی که دیر رسیدن عادتش است ...

بالاخره اسطوره آمد

مارادونا

 

 

خبر خیلی ساده بود ماردونا سرمربی آرژانتین شد.  

سال 90 تازه می فهمیدم فوتبال یعنی چه که با جام جهانی ایتالیا پای جادوی ماردونا نشستم و آخرش هم با اشکهایش اشک ریختم و گفتم چهار سال بعد تلافی میکنید اما نامردها نگذاشتند. 

اما الان دیه گو برگشته تا به همراه مسی و تورز و بقیه راه راه پوشان رقص سالسا در آفریقای جنوبی بپا کنند. دوستان کلاهتان را به احترام جادوگر بردارید. او آمده است تا نوستالژی غریب دهه نود را برای ما زنده کند. 

مارادونا در بیرون از زمین فوتبال هر چی که است برای خودش. کاری به کارش نداریم ما فقط جادوگر را میخواهیم کسی که یک تنه در برابر انگلیس انتقام جزایر فالکلند را گرفت. کسی که حتی فیفا حریفش نشد. مارادونا را به خاطر عصیانش، یاغیگریش دوس داشتم و دارم و خواهم داشت. 

حالا مسی تنها نیست. حالا دیگر آرژانتین یعنی آرژنتین است. انگار آرژانتین بدون مارادونا مثل پیتزا بدون پنیر می‌ماند.

به یاد یک سال بی قیصر بودن

این شعر قیصر را بی نهایت دوست دارم. یک زمانی خوب ورد زبانم بود. به خاطر همه خاطرات خوشی که از این شعر داشتم و به یاد یک سال بی قیصر بودن تقدیم به آنی که دوست داشتنی بود اما حیف ما را لایق ندانست حیف ... :

 

 چقدر زود دیر می‌شود قیصر جان

 

مردم همه
              تورا به خدا
                         سوگند می‌دهند
اما برای من
               تو آن همیشه‌ای
                                    که خدا را به‌تو
                                                      سوگند می‌دهم! 

قیصر امین پور

جمعه ها از عشق می‌میرند

 بالایی قبر بابابزرگم (حاج حسین یارمحمدی) پائینی قبر عمو نعمت  است

 

به غربت این ترانه 

جمعه‌ها از عشق می‌میرند 

در حسرت رقص باران 

به خواب گلها اسیرند 

 

در حسرت با تو بودن 

جمعه از عشق تو می‌میرد 

شب چشمات سُر می‌خورد 

در نبودت گُر می‌گیرد 

 

 

 

پی نوشت: این جمعه فرصتی دست داد تا دیداری با بابابزرگ و عمونعمت داشته باشم و همان لحظه هم این شعر بر لبم جاری شد. منتظرم تا یک روزی تمامش کنم.

دگردیسی در خدمت سربازی

دو سال پیش درست یک روز مانده به پایان ماه رمضان برای خدمت سربازی به پادگان آیت الله خاتمی یزد اعزام شدم. خاطرات خوبی از دوران آموزشی برایم ماند. دوران خدمت هم با همه خاطرات خوب و بدش گذشت. برای یادآوری آن 19 ماه چهار عکس از دوران قبل و حین و بعد از سربازی را در اینجا میگذارم.

 

 قبل از اعزام به سربازی

 

عکس مربوط به یک ماه قبل از خدمت سربازی است. 

 

 در حین دوره آموزشی

 

وقتی که برای مرخصی میان دوره آمدم این عکس را گرفتم. 

 

 عکس کارت پایان خدمت

 

در حین سربازی برای کارت پایان خدمت این عکس گرفته شد. 

 

بعد از اتمام سربازی

 

یک ماه بعد از سربازی این عکس پرسنلی را گرفتم.  

 

 


 پی نوشت: در اثر متلک پرانی های دوستان از طریق اس ام اس و بعضا از همین وبلاگ تصمیم گرفتم تا آخرین پرتره خودم را که محصول دسترنج یکی از دوستان بود را اینجا عرضم کنم. گفتنی است که این عکس دو روز بعد از عید فطر گرفته شده است. (۴/۸/۸۵) 

 

اینجانب در عروسی یکی از دوستان

خداحافظ به همین تلخی

اینم همون قهوه لیوانی که خیلی حال میده!!!!!  

 

خداحافظ همین حالا
همین حالا که من تنهام
خداحافظ به شرطی که
بفهمی تر شده چشمام 

خداحافظ ، خداحافظ
 همین حالا ، خداحافظ ...

متن و ترجمه ترانه Can Bedenden Çıkmayınca با صدای Barış Manço

 

 

 

 

Can Bedenden Çıkmayınca Söz

Seslendiren: Barış Manço

Kara haber tez duyulur unutsun beni demişsin

Bende kalan  resimleri  mektupları  istemişsin

Üzülme sevgiceyim bir daha çıkmam karşına

Sana son kez yazıyorum hatıralar yeter bana

Unutma ki dünya fani veren Allah alır canı

Ben nasıl unuturum seni can bedenden çıkmayınca

Kurumuş bir çiçek buldum mektupların arasında

Bir tek onu saklıyorum onu da çok görme bana

Aşkların en güzelini yaşamıştık yıllarca

Bütün hüzünlü şarkılar hatırlatır seni bana

Unutma ki dünya fani  veren Allah alır canı

Ben nasıl unuturum seni can bedenden çıkmayınca

Kırıldı kanadım kolum ne yerim var ne yurdum

Gurbet ele düştü yolum yuvasız kuşlar misali

Selvi boylum senin için katlanırım bu yazgıya

Böyle yazmışsa yaratan kara toprak yeter bana

Unutma ki dünya fani veren Allah alır canı

Ben nasıl unuturum seni can bedenden çıkmayınca

خبر بد زود پخش میشه گفتی که فراموشت میکنم

نامه ها و عکسهایی که برای من مانده را خواستی

نگران نشو عزیزم، دیگر هرگز سر راهت سبز نمیشوم

برای تو دیر یا زود مینویسم، یادت برای من کافی است

فراموش نکن خدایی که جان را داده آن را میگیرد

چطور فراموش کنم تا وقتی که جان از بدنم نرفته است

یک گل خشکیده لای نامه ها پیدا کردم

فقط آن را نگه میدارم آن را برای من زیاد نبین

سالها با قشنگترین عشقها باهم زندگی کردیم

همه‌ ترانه‌های غمگین، تو را به یادم می آورد

فراموش نکن خدایی که جان را داده آن را میگیرد

چطور فراموش کنم تا وقتی که جان از بدنم نرفته است

بال و پرم شکست نه جایی دارم نه وطنی

مثل پرنده‌های بی‌آشیانه را هم به غربت افتاد

ای سرو قامتم، به خاطر تو سر به این سرنوشت خم میکنم

اگر خدا اینگونه نوشته که خاک سیاه برای من کافی است

فراموش نکن خدایی که جان را داده آن را میگیرد

چطور فراموش کنم تا وقتی که جان از بدنم نرفته است

بغض «آهنگی شنیدنی از محسن چاووشی»

محسن چاوشی (عکس از حجت سپهوند) 

 

این کاست جدید محسن چاووشی شنیدن دارد بخصوص این ترانه‌اش که فوق العاده است. یک سوز عجیبی دارد بخصوص با یک تکه صدای نی که خیلی شنیدنی است. 

 

بغض 

چی بگم از کجا بگم / دردمو با کیا بگم
بهتره که دم نزنم / حرفی از عشقم نزنم
از عشقی که گم شد و رفت / عاشق مردم شد و رفت
عشقی که بی فروغ نبود / برای من دروغ نبـــــــود...
بغضِ نشسته تو گلوم / وقتی نشستی رو به روم
من از خودم چرا بگم / می خوام از اون چشا بگم
خیره تو چشم مست تو / دست می دم به دست تو
دل از زمونه می کَنم / حرف دلم رو می زنم
چه حالتی داره چشات / نرگش بیماره چشات
چشم تو خوابم می کنه / مست و خرابم می کنه
وقتی نشستی رو به من / از عاشقی بگو به من
بذار چشات دل ببره / این جوری باشه بهتره
چشات اگه پس نزنن چشمای سرسپرده مو
میشه فراموش کنم خاطره های مرده مو

 

از تمامی دوستان خواهش میکنم که این آلبوم را به صورت اورجینال تهیه کنید. حداقل از اینجا شروع کنیم 1500 تومان چیزی نیست اما برای حمایت از هنر و هنرمند این مبلغ ناچیز را بپردازیم. 

باور کنید دانلود یک اثر هنری از اینترنت هیچ فرقی با دزدی و از دیوار خانه مردم بالا رفتن ندارد.

به آئین دل «شعری از دکتر قیصر امین پور»

 دوستان از من گلایه داشتند که چرا اینجا خبری از شعر و ترانه نیست؟ نمیدانم چرا قیصر را اینگونه دوست میدارم شاید برای این است که در «به آئین دل» حرف مرا زده است، نه حرف مرا نزده است بلکه زندگی مرا شعر کرده است. این شعر دقیقا زندگی من است. 

 

به آئین دل

برای رسیدن ، چه راهی بریدم
در آغاز رفتن ، به پایان رسیدم  


به آیین دل سر سرسپردم دمادم
که یک عمر بی وقفه در خون تپیدم 

 
به هر کس که دل باختم ، داغ دیدم 
به هر جا که گل کاشتم ، خار چیدم  


من از خیر این ناخدایان گذشتم
خدایی برای خودم آفریدم 
 

به چشمم بد ِ مردمان عین خوبی است
که من هر چه دیدم ، ز چشم تو دیدم 

 
دهانم شد از بوی نام تو لبریز
به هر کس که گل گفتم و گل شنیدم 

 

راستی هشتم آبان قرارمان یادمان باشد،    

و به یاد قاف
که حرف آخر عشق است
آنجا که نام کوچک قیصر
آغاز می شود !

حکم احضار خوانندگان قبل از انقلاب در سال 1358

 حکم احضار گوگوش و هایده و حمیرا و لیلا فروهر

 

لازم به ذکر است که آقای محمدی گیلانی دو سال قبل از طرف حزب اعتماد ملی به عنوان نامزد در انتخابات مجلس خبرگان شرکت کرده بودند.

گلشیفته جان مبارک است

خبر ساده بود:مجموعه دروغ ها تا سه روز دیگر اکران خواهد شد و از چند روز قبل فرش قرمزهای این فیلم شروع شده ولی پنجم اکتبر گلشیفته به روی فرش قرمز آمد. 

اما چه آمدنی!!! 

یکی از دوستان تعریف می کرد وقتی که هواپیما از مرزهای این سرزمین میگذرد انگار داخل هواپیما زلزله میاید نمیتوانی باور کنی که این افرادی که در اینجا نشستند همان افراد محجبه و سر به زیر یک دقیقه پیش هستند روسریها پائین میایند و تاپها نمایان میشوند.  

در مالزی و لبنان و ترکیه و فرانسه و ... هر دختر مسلمانی با افتخار حجابش را انتخاب میکند و برای ورود به دانشگاه با حجابش میجنگد و حقش را میگیرد اما اینجا برای نداشتن حجاب مسابقه گذاشتند.  

گلشیفته یک دختر ایرانی است و حاصل تربیت و تاثرپذیری در این جامعه و اصطلاحا فرزند انقلاب است و اینگونه برای اینکه به قله‌های افتخار در هالیوود برسد (هالیوودی که اخ است و بد است اما برای اینکه تار چند بازیگر ایرانی در فیلمهای سینمائیمان دیده نشود ترجیح میدهیم فیلمهایش را در تلویزیون ایران با تدوینی تازه به خورد ملت بدهیم)  رفتار میکند و به سیاستهای تمام این سالها دهن کجی میکند.  

گلشیفته دهن کجی میکند به رفتاری که در سی سال گذشته در حق زن ایرانی شده است.

آره، مجرم من بودم

نه رد می شی نه می مونی
تبت بدجور واگیره
منو با دست کی کُشتی
که پای هردومون گیره 


منو کُشتی و آزادی
نه زندونی نه تبعیدی
میون ما دو تا مجرم
به کی حبس ابد می دی
 

 

امیدی نیست پیدا شیم
من این دستا رو می بوسم
بذار همدست هم باشیم 


یه عمره زیر این سقفیم
تو رو با من همه دیدن
بری هر جای این دنیا
بهت شک می کنن بی من
 

تو تا وقتی که اینجایی
به رفتن اعتقادی نیست
خودت باید ازم رد شی
به من هیچ اعتمادی نیست
 

عذاب با تو سر کردن
برای من یه تسکینه
تو چی می فهمی از من که
عذابم با تو شیرینه 

داری گم می کنی راهو  

دلم من عیدی نمیخواد

سه سال پیش نوشتم:
نه، دیگه موندنی نیستم تو این هوای عاشق سوز
خسته ام خسته از این شبای سرد شقایق سوز
.
.
.
نه، دیگه موندنی نیستم تو این شهر ترانه سوز
با خستگیام میرم به یه سفر بهانه سوز

حالا این روزا میخوام برم، خسته‌ام. از دست سادگیام خسته‌ام.
این روزا نه هوای کسی در سرم هست و نه حال و حوصله کسی رو دارم. فقط به فکر رفتنم. نمیدونم کجا؟ اما شاید از همین حالا تا یه سال دیگه.
در فکرشم. هیچوقت مثل این روزا در فکر رفتن نبودم. از این آدمهای پست و دورو متنفرم. از همه افراد خود راضی بدم میاد. متنفرم از اینکه یه عده فکر میکنند راحت میشه زرنگی کرد و کسی نفهمید.
من کسی نیستم که برای رفتنم یه نفر اشک بریزه.
تا حالا هم از کسی جمله «دوستت دارم» نشنیدم که بخوام دلبسته‌اش باشم.
تا دلتون بخواد «نه» شنیدم. گوشم با آهنگ این واژه غریبه نیست.
راستی قفل دلم یه جایی تو یه زمونی گم کردم کسی هم دلش نمیخواد اونو پیدا کنه و چقدر از این گم شدن خوشبختم.
امشب شب عیده اما دل من بیشتر هوای غم رو داره. امروز عیدی گرفتم. لگدمال کردن شخصیتم عیدی عزیز من بود.

 دل من دیگه خطا نکن
با غریبه ها وفا نکن
زندگی رو باختی دل من
مردمو شناختی دل من
تا به کی سراپا حقیقتی
تا به کی خرابه محبتی
همنشین این و اون میشی
خسته و پریش و خون میشی
دشت وقت تو کویر میشه
مرغ آرزوت اسیر میشه
ربروت سراب
پشت سر خراب
روبروت سراب
پشت سر خراب
ساده و صبوری دل من
مثل بوفه کوری دل من
زندگی رو باختی دل من
مردمو شناختی دل من
دل من دیگه خطا نکن
با غریبه ها وفا نکن
زندگی رو باختی دل من
مردمو شناختی دل من
توی خون نشستی دل من
بی صدا شکستی دل من
ساده و صبوری دل من
مثل بوفه کوری دل من

منتظرم تا زودتر راهی بشم.

در باب فواید شکلات

از آنجایی که قول دادم در باب شکلات کسی چیزی بگه جوبی دندان شکن بهش بدم. منم این چند تا مطلب رو راجع به شکلات پیدا کردم تا حال یه عده محترم رو اخذ کنم تا دیگه به این عزیز دوست داشتنی توهین ننمایند. 

 

وای من شکلات میخوام!!! 

  

خوردن یک تکه کوچک شکلات در روز شما را از بیماری های قلبی در امان می‌دارد.
مطالعات محققان ایتالیایی نشان می‌دهد؛ شکلات تیره رنگ می تواند در کاهش التهاباتی که به بیماری‌های قلبی عروقی منجر می‌شوند موثر باشد.
این محققان، 4 هزار و 849 فرد سالم را بدون عوامل خطر بیماریهای قلبی مانند کلسترول و فشار خون بالا مورد بررسی قرار دادند؛ این افراد در مورد میزان شکلات رژیم غذایی شان مورد سوال قرار گرفتند.
طبق نتایج این مطالعه که در نشریه تغذیه (journal of Nutrition) چاپ شد، مصرف روزانه 7/6 گرم شکلات کافی است و مصرف شیر شکلات موثر نیست.
التهاب مزمن می‌تواند به بیماری قلبی منجر شود، بنابراین کنترل التهاب از مهمترین بخش‌های درمان محسوب می شود.
محققان معتقدند؛ افرادی که میزان نوعی پروتئین به نام CRP در خونشان پایین‌تر است کمتر به التهاب دچار می‌شوند و کسانی که به طور مداوم مقدار کمی شکلات می خورند نسبت به سایرین مقدار کمتری CRP دارند.
گفتنی است، این نتایج با در نظر گرفتن سایر عوامل موثر نیز تکرار شد.

تحقیقات اخیر نشان می دهد، مصرف شکلات های تخته ای سیاه رنگ در کاهش کلسترول خون، بسیار موثر است.
به گزارش سلامت نیوز به نقل ازبخش انگلیسی گروه بین الملل باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران"ایسکانیوز" و به نقل از خبرگزاری رسمی چین، دانشمندان دانشکده ایلینویز با انجام مجموعه آزمایشات وسیع دریافتند، شکلات های تخته ای سیاه رنگ در پایین آوردن کلسترول بد خون بسیار موثر عمل می کنند.
بنا به گزارش این محققان مصرف روزانه دو تکه کوچک شکلات تخته ای سیاه رنگ نه تنها کلسترول بد خون را پایین می آورد، باعث کاهش فشار خون سیستولیک نیز می شود.
در این سری پژوهشها، پژوهشگران حدود 50 نفر از شهروندان ایالت شیکاگو آمریکا را به دو دسته کاملا مساوی تقسیم کرده و آنان را در طول 8 هفته متوالی از لحاظ وزن بدن، میزان کلسترول خون و فشار خون سیستولیک و دیاستولیک و دیگر فاکتونرهای قلبی و عروقی مورد بررسی قرار دادند.
در انتها مشخص شد، گروهی که در طول 8 هفته روزانه دو قطعه کوچک شکلات سیاه رنگ مصرف کرده بودند، کلسترول پایین تر داشته و فشار خون سیستولیک آنها نیز پایین تر از گروهی بود که در شرایط کاملا کنترل شده اصلا شکلات مصرف نکرده بودند.

برخی از انواع شکلات که غنی از آنتی‌اکسیدان‌هایی به نام فلاوونوئیدها هستند، برای سلامتی قلب مفیدند.
اما همه انواع شکلات مشابه نیستند، و مصرف زیاد شکلات می‌تواند منافع آن را خنثی کند.
این نکات را در انتخاب شکلات در نظر بگیرید:
شکلات تلخ یا تیره بیش از سایر شکلات‌ها حاوی فلاوونوئیدها است، بنابراین شکلات تلخ را به جای شکلات شیری انتخاب کنید.
شکلات حاوی چربی است و چربی‌های آن از هر دو نوع اشباع‌شده (ناسالم) و اشباع‌شده (سالم) است. بنابراین شکلات تنها در مقادیر کم مصرف کرد.
شکلات‌های پردازش‌شده میزان بالاتری از چربی و مقدار کمتری فلاوونوئید دارد، بنابراین انواع فراورده‌های شکلاتی پرشده با کارامل، مغزهای خوراکی و نوقا و سایر مواد پرکننده چاق کننده خودداری کنید.