زخمه

وب نوشت های یکی که دیر رسیدن عادتش است ...

زخمه

وب نوشت های یکی که دیر رسیدن عادتش است ...

قلبم ...


قلب من

 

لحظــــه ، لحظـــــه رفتنه

این ثانیه ها هم مال منه

 

رسیده باز که وقت دل بریدنه

میرم که دیگه انگار نوبت منه

 

مگه نمی بینی اجل ترانه هامو میخونه

میـــــگه چه چیزی از تو به جا می مونه

 

میگم یه دل دارم که عاشقه

بیــــقرار و بی تاب اما صادقه

 

میخوام بازم تو یه سینه ای بمونه

بمونه و از قصه من ترانه ها بخونه

 

قلب عاشقم یادگار بی کسیامه

هم نشین و همــدم دلواپسیامه

 

نمیخوام با خودم ببرمش

بذار همین جــــــــا بمونه

بمــــــونه و واسه عاشقا

ترانـــه بی کسیمو بخونه

 

میدونم وقت رفتن باید بگم خدانگهدار

این دمــای آخر بازم نمیاد صدای دلدار

 

لحظـــــــه ، لحظــــه دل کندنه

نمیخوام قلب عاشقم بشکنه

 

خستگیامــــــــو دیگه با خودم میبرم

تنهایی و بی کسی شده همسفرم

 

آهای قلب شکسته ام ، تو هم خستگیاتو در کن

تـــــــــــــو سینه ای آروم بی من روزگارتو سر کن

 

تو تموم دنیا تو بودی محرم رازم

تو تنها بمون که من بیقرار پروازم

 

خــــــداحافظ ای قـــــــلب نازنینم

الهی که بازم میشی همنشینم


اینو اسمش رو ترانه نمیذارم از خط خطیهای هشت سال پیشمه نمیدونم چرا اینقد دوسش دارم شاید به خاطر اینه که هنوز قلبم بعضی وقتها باهام نامهربونی میکنه و باهام را نمیادش :|||

اینو زمانی نوشتم که کارت اهدای عضو رو پر کرده بودم و هنوزم دوسش دارم و حتی دلم نمیاد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد