زخمه

وب نوشت های یکی که دیر رسیدن عادتش است ...

زخمه

وب نوشت های یکی که دیر رسیدن عادتش است ...

بازگشت

سه چهار ماه پیش این شعر رو از اردلان سرفراز اینجا گذاشتم اما چند شب پیش سر یه پیشنهاد کاری که باید تست گویندگی میدادم این شعر رو با صدای خودم ضیط کردم اول تو پلاس گذاشتم و وقتی فیدبک خوبی از این اتفاق دیدم گفتم بهتره که در وبلاگ هم بذارم تا باقی دوستان از این کار استفاده کنند



دوباره باز خواهم گشت
درِ گُل‌خانه‌ها را بازخواهم کرد
تمام آسمان را آبی پرواز خواهم کرد
تو را در کوچه‌های کودکی آوازخواهم کرد
از آنجائی که ماندم ناتمام، آغاز خواهم کرد
تمام قفل‌ها را باز خواهم کرد
دوباره باغمان را سبز خواهم ساخت
درخت عشق خواهم کاشت
سیاهی یا سپیدی نه!
تمام رنگ‌ها را دوست خواهم داشت

کبوترهای عاشق را
گلهای شقایق را
یکایک از قفس آزاد خواهم کرد
تو را ‌‌ای ناب، ‌ای نایاب
تو را ‌ای تشنه‌ی سیراب (تو را ‌‌ای تشنه‌ی داراب)
تو را ‌ای خانه‌ی برآب
تو را آباد خواهم کرد
تو را هر لحظه و هرجا
تو را هر جای این دنیا
تو را در باغ‌های سوخته
بر ساحل داغ عطش فریاد خواهم کرد
به آهنگ صدای موج از دریادلانت یاد خواهم کرد

سبب سازان هجرت را
تبر داران ظلمت را
به دار نور خواهم بست
زمین زادگاهم را که صد‌ها تکه و پاره‌ست
دوباره بازخواهم یافت، که عمری رفته بود از دست
دوباره بازخواهم گشت
اجاق سرد مادر را
به عطر نان تازه زنده خواهم کرد
دوباره اسب مغرور پدر را
زین و برگی تازه خواهم کرد
به سوی چشمه‌های روشن خورشید
به سوی دشت‌های سبز خواهم راند

کتاب ناتمام خاطراتش را
کتاب خاطرات ناتمامش را
از گرد و غبار سال‌های پستوی وحشت
دوباره پاک خواهم کرد
ادامه داده از تو می‌نویسم
آنچه را باید
از آن دستی که آتش زد
بلائی که به جان ما و من آمد
ظهور و سُلطه ابلیس
با نام خدا و چهره‌ی قدیس

دوباره باز خواهم گشت
تمام مطربان را سازهای کوک
تمام شاعران را شعرهای ناب خواهم داد
اگر حتا فقط یک روز باقی باشد از عمرم
به خانه بازخواهم گشت
به خاک سرزمین زادگاهم، سجده خواهم کرد
بوسه خواهم زد!
دوباره باز خواهم گشت
دوباره باز خواهم گشت
به خانه بازخواهم گشت!
***
نه، من اینجا نخواهم ماند!
در این تنهایی خاموش و
بی رویا نخواهم ماند!
بسوی چشمه های روشن خورشید
بسوی خاک و گند مزار
بسوی دشت های سبز خواهم راند
نه ، من اینجا نخوام ماند!
نه ، من اینجا نخواهم مرد!


اردلان سرفراز


از اینجا این شعرخوانی رو دانلود کنید ... بازگشت


نظرات 1 + ارسال نظر
عکاس 9 اسفند 1390 ساعت 03:28

سلام اکبر آقای همشهری
خسته نباشی
تبریک بهتون بخاطر جایزه اسکار فیلم جدایی
صداتو هم گوش کردم
البته صداتون وقبلا شنیده ام
اما شعر خوندنتونو نه
بدک نبود برا گویندگی خوبه
اما فکر کنم احساسی را که آقای اردلان تو شعر داشتن نتونستی منتقل کنی
اما برا تجربه اولت خوبه
موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد