ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
طرحی واسه عشقهای دهه شصتی دارم اما فقط تا یه جایی رو رسیدم بنویسم نمیدونم چرا نمیتونم ادامه اش رو بنویسم
سه بند اول رو خوب اومده بودم اما هر کاری کردم باز همه مث بند چهارم تلخ از آب در میاد نمیدونم چرا
امیدوارم بتونم تا یه جایی اینو برسونم که بشه روش آهنگ گذاشت ... فعلن که دارم طرح اولیه میزنم براش
روبروم یه آینه اس
که منو در من میشکنه
یکی نه مث مجنون که
به خود جنون میزنه
روبروم عکس توئه که
تو قاب لپ تاپم زنده اس
یکی نه مث لیلی که
دلخوشیش به یه خنده اس
منم اون همیشه دلخون
که یه عاشق شصتی ام
تو قاب عکس جنگ و خون
که یه عاشق شصتی ام
اینا اعتراف منه
واسه این که باورت شه
هنوز یکی اس تو هوات
رفتی که بی خبرت شه
سلام اکبر جان
خوبی؟
مطالبت خیلی زیباست به حالت غبته می خورم که چنین احساسات لطیفی داری