زخمه

وب نوشت های یکی که دیر رسیدن عادتش است ...

زخمه

وب نوشت های یکی که دیر رسیدن عادتش است ...

حلالم کن

قراره تو یه فعالیت فرهنگی مشارکت کنم. اولش خیلی خوب استقبال کردم با توجه به زمینه مورد علاقه ام این روزها ترانه ها و شعر های زیادی میشنوم اما بنا به دلایلی از این فعالیت منصرف شدم  و تصمیم گرفتم خودم رو برای یه کار دیگه ای آماده کنم. اما این ترانه بدجوری این روزا حالم رو خوب کرده است. اونقدر که تو فیسبوک و جی پلاس هستم اینجا بودم و مینوشتم خیلی عالی میشدد اما اینجا نمیشه بدون سانسور نوشت. اینجا مخاطب زیادی دارم وقتی کنتور وبلاگم رو میبینم که روزی چهارصد تا پانصد تا بازدید کننده داره میترسم هر چی به ذهنم برسه رو بنویسم.


حلالم کن به خونی که
غروب ازخاک میجوشه
حلالم کن به نوزادی
که شیر از تیر مینوشه

مگه میشه کنارت موند
هنوزم عشق بد حاله
صبوری هم کم آورده
خود شمشیر میناله

حلالم کن غریبونه
توی این دل پر خونه
حلالم کن غریبی که
برات دل کندن آسونه

حلالم کن به زخمایی
که لب واکرده میخنده
حلالم کن به عشقی که
به چشمای تو پابنده

حلالم کن..حلالم کن
حلالم کن..حلالم کن

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد