ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
جناب آقای معین و بیژن مرتضوی
با درود
امیدوارم که ایام به کامتان باشد. چند روز پیش در آستانه 22 خرداد که یادآور حوادثی تلخ و ناگواری برای میهن عزیزمان بود خبری منتشر شد که شما عزیزان که سالها در خارج از کشور به فعالیت هنری مشغول بودید در ایران حضور دارید و برای گرفتن مجوز فعالیت در ایران با یکی از مقامات دولتی ایران دیداری داشته اید. در همه این اخبار از شما به عنوان خوانندگان خارج از کشور نامبرده شدید، وقتی این خبر را شنیدم دلم گرفت. با خودم گفتم نکند شما عذاب این همه دوری از ایران را به جان خریدید تا بتوانید آزادانه فعالیت هنری کنید و چقدر زود و ارزان این خواسته را می خواهید به دولتی بفروشید که هیچ گونه التزامی به اخلاق و آزادی نوع بشر ندارد.
میخواستم همان موقع این نامه را با حالتی از رویی عصبانیت برایتان بنویسم اما صبر کردم و از چند کانال پیگیری کردم آیا این خبر حضور شما صحت دارد یا نه؟ وقتی مطمئن شدم چنین خبری صحت ندارد خیلی خوشحال شدم اما امروز وقتی همان سایتها به نقل از آقای معین گفتند که در ایران حضور ندارد از شما به عنوان یک خواننده لس آنجلسی یاد کردند. می بینید چگونه خیلی راحت با شما بازی میکنند اگر بر میل اینان باشید از شما با عنوان خوانندگان ساکن خارج از کشور یاد میکنند و حتی اسمتان را محترمانه بیان می کنند اما اگر بر میل و رغبت اینان رفتار نکنید به شما لقب خواننده لس آنجلسی میدهند.
اینان به هیچ اخلاقی پایبند نیستند عزیزان. دلم برای حبیب عزیز می سوزد که اینگونه توسط اینان بازیچه شده است. میدانم که تنها دلیل بازگشت حبیب به ایران بیماریش بود و بخاطر اینکه احتمال میدهد این بیماری از پا درش بیاورد ننگ نوشتن توبه نامه را پذیرفت تا در خاک میهنش آسوده باشد و دیگر درد غربت هم بر دردهای تنش افزوده نشود.
آری روزگار ما اینگونه است عزیزان. من به شما معین عزیز حق میدهم که حتی برای درگذشت مادر محترمتان هم نتوانستید به ایران بیائید، یا امید عزیز چگونه چهار سال پیش در غربت یاد و خاطره پدر عزیزش را گرامی داشت یا مثل چند سال پیش که داریوش اجازه دادند برای درگذشت پدرش به یاران بیاید و بی سر و صدا در مجلس ختمش بشیند و برود. آری شما هم حق دارید روزی به ایران برگردید و مطمئن باشید ما هم مشتاق دیدار شما هستیم چرا که در این سرزمین صدای کلاغها بیشتر شده است. کسانی هم که ادعای هنرمندی در این سرزمین را دارد سر در گرو و بالین قدرتمندان دارند و در هدف منویات اینان حرکت می کنند (به استثنای مواردی هر چند قلیل). آری اینجا خواننده بر روی خودش قیمت میگذارد، اینجا به لطف هنردوستان دلالها سردمدار و ارباب هنرمندان هستند. اینجا برای برگزاری یک کنسرت باید از هفت خوان رستم گذر کنی.
معین عزیز و بیژن مرتضوی نازنین در همان غربت بمانید برای ما هم بهتر است و هم برای شما. میدانم که شما سیاسی نیستید اما بهتر است گول وعده های پوشالی قدرتمندان را نخورید. در سرزمینی که ده نمکی چماقدار هنرمندش است جای شما عزیزان نیست.
عزیزان درست ده سال پیش همین روزها بود که خانم گوگوش از ایران خارج شدند بیست سال زندگی در خفقان و سکوت از ایشان چه ساخته بود؟ باز هم در مورد هنر و هنرمندان همین بند و بساط است. روزگاری در این سرزمین حسین زمان هنرمند خودی به حساب میامد، امکانات و استودیو در اختیارش بود تا آلبوم جمع کند اما چون سر به راه اینان ننهاده است ابتدا دادگاهیش کردند و بعد بازنشسته اش کردند و سپس به اجبار و محترمانه به کیش تبعیدش کردند تا صدایش خفه گردد، در عوض کسانی که هیچ ادعایی از انسانیت نبرده اند در ارج و قرب قرار دارند.
میدانم معین عزیز دلت برای اصفهان تنگ شده است و میدانم که اصفهانی ها خواننده اولشان شما هستید اما خواهشا آزاده بمانید و مثل همشهریتان جناب علیرضا افتخاری خودتان را ارزان نفروشید.
جناب معین و بیژن مرتضوی عزیز امیدوارم یک روزی شما به همراه تمامی هنرمندان خوب عزیزمان که در غربت به امید هوای ایران سر میکنید پا در خاک این وطن بگذارید، البته در روزی که تمامی مردم آزادیشان را جشن میگیرند با نغمه خوش الحان شما همراه باشد.
همیشه در پناه حق سبز و سرفراز باشید
ارادتمند و دوستدار همیشگیتان
اکبر
برسنو ها به لانه باز میگردند یا در دام صیاد....
لوگو عالیه
چرا نظرم ثبت نشده !؟
خب محمد جان کامنتها بعد از تائید من نمایش داده میشنو منم فرصت کمی برای سر زدن به نت رو دارم و ممکنه بعضی از کامنتها چند رو زطول بکشه تا نمایش داده بشن.
باسلام خدمت شما.من اهل زنجانم.2ساله که ویولن میزنم.بطور اتفاقی موقعی که داشتم این مطلبو میخوندم آهنگ اصفهان استاد معین اومد و من از ته دل بغض کردم وبعدش اثر جاودان حماسه از استاد بیژن مرتضوی منو به گریه انداخت.باید بگم معین و بیژن مرتضوی یه طرف و بقیه هنرمندا یه طرف.من از ته دل این دو نازنینو دوس دارم.به امید روزی که همه مون باهم به استقبالشون بریم