زخمه

وب نوشت های یکی که دیر رسیدن عادتش است ...

زخمه

وب نوشت های یکی که دیر رسیدن عادتش است ...

آخرین نگاه


باید تحمل کنی اگه که هنوز عاشقترینی

باور کنی که میتونی بازم آسمونو ببینی

به نگاهم دل نبند که چشام واسه تو حرومه

گرمی دستای عاشقم دیگه رو به تمومه



دو سال پیش تو دفتر یادداشتم اینو نوشته بودم و امروز بدجوری دلم گرفته بود و اینو اینجا نوشتم.

بعضا ترانه سراغم میاد که خودمم نمیدونم چرا. هیچوقت این دو بیت رو ادامه ندادم و خوشحالم که اون حس خوب رو با اضافه نویسی خراب نکردم.

نظرات 3 + ارسال نظر
ندا 28 اردیبهشت 1389 ساعت 16:01 http://nedaiefarda.blogfa.com

الناز 29 اردیبهشت 1389 ساعت 01:05


به حباب نگران لب یک رود قسم
وبه کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت
غصه هم خواهد رفت
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند

{گل}

******* 29 اردیبهشت 1389 ساعت 22:26

باید تحمل بکنی اگه هنوزم عاشقی

باور کنی که میتونی باز آسمونو ببینی

به نگاهم دل نبند که چشام واست حرومه

گرمی این دست عاشق میبینی رو به تمومه




(جسارته ولی نظرتون راجع به این تغییرا چیه؟)

نظر خاصی ندارم جز اینکه بیت اول هم قافیه نیست.
به لحاظ وزنی همه هر چهار تا مصرع باهم فرق دارن و یکی نیستند.
من این شعر رو در یه حالتی نوشتم که خودش اومد حدالامکان ویرایش م کردم و دستکاریش کردم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد