زخمه

وب نوشت های یکی که دیر رسیدن عادتش است ...

زخمه

وب نوشت های یکی که دیر رسیدن عادتش است ...

بسلامتی




سلامتی سه تن ...ناموس ورفیق و وطن سلامتی... سه کس... زندانی و   سرباز و بی کس... سلامتی آزادی...سلامتی زندونی های بی ملاقات

فیلم اعتراض به کارگردانی مسعود کیمیایی


این روزها بدجوری هوای مستی دارم نمیدونم چرا نخورده مستم اما کاش میشد منم بدمستی میکردم تو عالمی که هشیاریش هم جرمه. مستی دوای درده. دیگه کسی به جرم هشیاری کاری به کارت ندارن.

دلم میخواد یه گیلاس پا کنم و داد بزنم به سلامتی آزادی، به سلامتی دیوانگی، به سلامتی صداقت، به سلامتی عشق

آخ نگو عشق که چقدر دورم ازش، اصلن یادم رفته چه شکلیه. اما دروغ چرا یکی رو دوس دارم که اونم دوسم داره. دوسش دارم. اما چرا عاشقش نمیشم تا مالکش بشم. فقط مال خودم بشه.

اعتراف میکنم باید یه روز بدمستی کنم تو این روزگار لعنتی که فقط حکم به هشیاری داده است. اصلا نیمخوام بزرگ بشم بذار همین جوری بچرخم. وای خونه مجردی چه حالی داره وقتی که خودتی و خودت میتونی عریان تو خونه خودت بگردی و کاری به کارت نداشته باشند. میتونی تلویزیون نداشته باشی اما بیشتر لذت دنیا رو بچشی. وای بیخبری بزرگترین لذت دنیاست.

ایهاالناس آگاهی بدبختی میاره غم و غصه میاره.

اعتراف میکنم که باید از اینجا برم آخه اینجا نمیشه یه شیشه دستت بگیری رو از بالای تجریش بیای پائین و مست و پاتیل باشی. آخه میگن مستی جرمه.


امشب می خوام مست بشم  عاشق یک دست بشم 

بدون تو نیست بودم  امشب می خوام مست بشم

یه جون ناقابلی هست بزار فدای تو بشه
بیفته زیر قَدمات  که خاک  پای تو بشه

کهنه شراب،  کهنه شراب امشب  بال و  پرم بده
حرف نگفته  خیلیه جرعت بیشترم بده

امشب می خوام حرف بزنم خنده کنم ، گریه کنم
لطفی کن ای ساقی  و می  چندین برابرم بده

نظرات 9 + ارسال نظر
[ بدون نام ] 19 اردیبهشت 1389 ساعت 21:43

شاید لیاقت تو و عشق رو نداره.

شایدی در کار نیست
اتفاقا بدجوری هم لیاقتش رو داره که به قلبم راهش دادم.

احسان 19 اردیبهشت 1389 ساعت 22:37 http://www.wandertheweb.ir

بسیار زیبا بود.
آخ حرف دل منو زدی.
من هم چند وقتی است به شدت هوس مستی و پاتیل شدن را کردم.

خیلی از قلمت خوشم اومد. ای ول.
باز زخمه بزن که زخمم کردی.

مرسی از لطفت عزیز

... 19 اردیبهشت 1389 ساعت 22:55

پس خداحافظ ای که میایی و بی خبر می روی

بله شما؟
برای اینکه تبعیض نشه من در کل هفته یه ساعت میام نت و اونم صرف جواب دادن به ایمیلها و سیو کردن صفحات گودر و دوستان وبلاگ نویس میشه تا بعدا براشون کامنت بذارم.
پس بای بای

... 19 اردیبهشت 1389 ساعت 23:04

آخ نگو عشق که چقدر دورم ازش، اصلن یادم رفته چه شکلیه. اما دروغ چرا یکی رو دوس دارم که اونم دوسم داره. دوسش دارم. اما چرا عاشقش نمیشم تا مالکش بشم. فقط مال خودم بشه.

خب دیگه تناقض فلسفی که میگن همینه.

الناز 19 اردیبهشت 1389 ساعت 23:08

سلام
شما هم چرا مثل بعضی از دوستان دچار تناقض شدید؟
هم از عشق و وصال حرف زدین هم از مجردی!!!

آزادی به از بند
چه با لبخند چه بی لبخند

{گل}

درود
زندگی من همیشه در تناقض بوده.
زیاد سخت نمیگیرم.
نمیدونم چرا ولی خوشم میاد که زندگی اینگونه است برام.

الناز 20 اردیبهشت 1389 ساعت 23:42


گاهی گمان نمی کنی ولی می شود
گاهی نمی شود نمی شود که نمی شود
گاهی هزار دوره دعا بی اجابتست
گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود
گاهی گدای گدایی و بخت یار نیست
گاهی تمام شهر گدای تو می شود

{گل}

شیرین 21 اردیبهشت 1389 ساعت 21:57

عشق در دریا غرق شدن است و دوست داشتن در دریا شنا کردن.معلومه کدوم بهتره .امیدوارم به این باور برسین که دوست داشتن از عشق برتره.

خب آره دوست داشتن بهتره.
باور ندارم بلکه بهش ایمان دارم.

... 22 اردیبهشت 1389 ساعت 00:54

حاج آقا مسئلته
چرا اکبر 13؟

اولا حاجی نیستم
در ثانی 13عدد مورد علاقمه
عرض دیگه این نیست


با سلام به دوست عزیز
اقای یار محمدی ...

شیشه و آیینه
جوان ثروتمندی نزد عارفی رفت و از او اندرزی برای زندگی نیک خواست . عارف او را به کنار پنجره برد و پرسید : چه می بینی؟
گفت : آدم هایی که می آیند و می روند و گدای کوری که در خیابان صدقه می گیرد.
بعد آینه ی بزرگی به او نشان داد و باز پرسید : در آینه نگاه کن و بعد بگو چه می بینی ؟
گفت : خودم را می بینم.
ــ دیگر دیگران را نمی بینی! آینه و پنجره هردو از یک ماده ی اولیه ساخته شده اند ، شیشه . اما در آینه لایه ی نازکی از نقره در پشت شیشه قرار گرفته و در آن چیزی جز شخص خودت را نمی بینی .
این دو شی شیشه ای را با هم مقایسه کن . وقتی شیشه فقیر باشد ، دیگران را می بیند و به آن ها احساس محبت می کند. اما وقتی از نقره (یعنی ثروت) پوشیده می شود ، تنها خودش را می بیند .
تنها وقتی ارزش داری که شجاع باشی و آن پوشش نقره ای را از جلو چشم هایت برداری ، تا بار دیگر بتوانی دیگران را ببینی و دوستشان بداری.


....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد