ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
خیلیا میگن آخه بالا رفتن سن و سال هم جشن گرفتن داره که باید این کار رو بکنیم. اما میگم نه اتفاقا تولد رو باید جشن گرفت حتی تنهایی. میشه یه هفته یخچال رو پر کرد و بعد هم یه شب تنهایی به افتخار تولد خودت خالیش کنی. نباید این یه روز رو بد گذروند نباید اخم و تخم کرد. حتی صد ساله هم بشم روز تولدم رو دوس دارم و دلم میخواد که دوستانم بهم تبریک بگن حتی پارتی و مهمونی بگیرم. روز تولد انگار روز عید شخصی و مختص هر کس است که باید جشن گرفت.
28 سالگی برام خوب بود عالی نبود اما خیلی بهتر از سالهای قبلیم بود. دلیلش هم بسیار شخصی است و گفتن نداره اما مطمئنم که هیچوقت غم و غصه سن و سالم رو نمیخورم و برام اهمیتی نداره که چند ساله ام. اگه پاش بیفته همین الان هم از دیوار راست بالا میرم شیطنت میکنم و اگه لازم باشه کت شلوار پوشیده و کراوات میزنم و میرم به یه جلسه مهم کاری.
همین حالا آرزو دارم تو همین شروع 29 سالگی جامپینگ رو امتحان کنم و دوباره مثل چند سال پیش که با پیکان لائی می کشیدم بازم لائی و دستی بکشم. دوس دارم موتور سواری کنم. کلا تو یه سال گذشته هیجان خاصی نداشتم همش اضطراب بود اما الان دنبال هیجانم.
باز هوس گیتار و ترانه کردم تو اولین فرصت یه ساز جدید می گیرم و بازم ترانه میگم و می زنم و می خونم. وقتی که این همه آدم صدام رو شنیدن و گفتن ادامه بدم و ندادم حرصم میگیره که تا کی تنبلی؟ اما تنبلی و تنهائی هم عجب عالمی داره.
راستی آشپزی هم هیجان خاص خودش رو داره چند وقتیه که دارم تنهایی آشپزی میکنم و دسر درست میکنم که خیلی عالیه. راستی ژله انار رو حتما امتحان کنید خیلی عالیه. ببین چیه که من میگم عالیه. منی که عالی گفتن برام سخت ترین کاره و خیلی به ندرت چیزی رو ایده آل می پسندم و میگم عالیه.
ژله کیوی با قطعات میوه طالبی تو پوست طالبی واقعا محشره.
آخ زندگی بدون تلویزیون فوق العاده است. بخصوص ندیدن چرندیات رسانه باصطلاح ملی لذتی فراوان دارد. خب این روزها کم دروغ میشنوم و خیالم خیلی راحته و زندگی راحتی دارم. همین که ریخت و قیافه های دروغگوها رو نمی بینم نعمت بزرگی است که خدا این روزها بهم عنایت کرده است و چقدر ازش شاکرم که این روزها اینگونه آرامم کرده است.
این روزها خیلی راحت دیلیت میکنم و از نه گفتن ابائی ندارم. خیلی راحت خیلی از افراد رو تو فیس بوک خط میزنم و بهشون نه میگم و به هیچ جام هم حسابم نمیکنم. قبل از فوت مادربزرگم درگیر مساله ای بودم که هنوزم هنوزه درگیر این مساله هستم و هنوز نتونستم این معما رو برای خودم حل کنم که چرا خدا بعضی از آدمها را در زمانی پیش روی آدم قرار میدهد؟ چه منظوری دارد؟ چرا یه رفیق 5 ساله که محرم راز هم بودیم به یکباره تو رو احمق خطاب میکنه و میره در حالی که خودش همین گونه 5 سال پیش بهت اعتماد کرده بود اما الان اوضاع برعکس میشه؟ هر کی رو دوس داشته باشی یه چیزی یا یه کسی است که همیشه مانع رسیدن به اون میشه و من اینو به تجربه دیدم اگه کسی ترکم کنه آدم بده قصه من هستم اگه بخوام کسی رو از روی دوست داشتن زیادی ترک کنم تا زندگیش با من خراب نشه باز بجای اینکه آدم خوبه باشم آدم بد قصه میشم. هنوز جواب این سوالها رو نتونستم پیدا کنم. نمیدونم چرا تا وقتی با یکی میگی و میخندی فوری توهم عاشقی ور میداره. چه ایرادی داره همه انسانها (فارغ از هر نوع جنسیت و مذهب و رنگ و نژاد) با هم رفیق باشند و غمخوار روز غم و غصه هم باشند. اما متاسفانه همه میخواهیم به زور نظر و عقیده خودمون رو به طرف مقابل تحمیل کنیم.
یادش بخیر نه سال پیش گواهینامه ام رو دقیقا در روز تولدم گرفتم. یعنی یه سال بعد باید عوض بشه عجب سالهایی رو گذروندم. شش اردیبهشت رو دوس دارم چون روز منه. همون طوری که 26 آوریل رو دوست دارم آخه اینم روز منه.
نه خیر، قرار بود این بار برای دل خودم بنویسم. راستی امروز ششمین سال تولد زخمه به این سبک و سیاق است. زخمه قبلا اسمش ترانه های سوخته بود اما از شش اردیبهشت 83 تصمیم گرفتم به نام زخمه ادامه بدهم و نزدیک شش ماه آرشیو ترانه های سوخته رو پاک کردم. ماههایی که دوست نداشتم دوباره یادآوری کنم. زخمه مثل بچه ام میمونه، اگه 82 ازدواج کرده بودم الان بچه ام همقد زخمه بود. اینجا رو خیلی دوس دارم. دوستان خیلی خوبی پیدا کردم. خیلیا اومدن و رفتن اما هنوز زخمه است و هر از گاهی مثل امروز آئینه من اکبر میشه.
زخمه جان تولدت مبارک.
پی نوشت:
امسال خیلیا بهم تولدم رو تبریک گفتن از همه دوستانی که با اس ام اس و اینجا و فیس بوک تبریک گفتن سپاسگزارم.
از بابا و مامان و اصغر و ساناز عزیزم ممنونم که تو غربت و این همه دوری هوامو داشتند و یه جورایی تنهام نذاشتند.
سلام
۱- به نظرم باید همیشه شوق کودکانه رو حفظ کرد
۲- دهنم در بعضی قسمتهای پستتون کمی تا قسمتی آب افتاد
۳- در مورد رسانه ملی محترم کاملا موافقم
۴-گاهی ما آدمها یادمون میره که پیش از اینکه پسر باشیم یا دختر سفید باشیم یا سیاه پولدار باشیم یا بی پول پیش از همه اینها یک انسانیم
چقدر جالبه که تولد زخمه و نویسنده اش و گواهینامه نویسنده اش تقریبا هم زمانه. تولد وبتون رو هم تبریک میگم.
در آخر نعمت بزرگیه انجام کارهایی که دوستشان دارید خوش به حالتان
{گل}
درود الناز خانوم
ممنون از این همه لطفتون که در حق روا داشتید.
امیدوارم همیشه شبز و سرفراز باشید.
من روز تولدم دیپرس می شم.
حالا این رفیق کیه که بعد 5 سال شما رو خنجریده؟ خواستی برای دعوا منم با خودت ببر دست به کتک خوردنم خوبه
نه من اتفاقا روز تولدم همیشه شادم.
نه بابا ما اهل دعوا نیستیم.
چه لطیف است حس آغازی دوباره، و چه زیباست رسیدن دوباره به روز زیبای آغاز تنفس...
و چه اندازه عجیب است ، روز ابتدای بودن! و چه اندازه شیرین است امروز... روز میلاد... روز تو!
روزی که تو آغاز شدی! تولدت مبارک
درود
.خیلی ممنون از لطفتون
همیشه سبز و سرفراز باشید
سلام
داشتم نوشته های پارسالم رو میخوندم رسیدم به کامنتی که برام گذاشته بودی
اومدم بهت سری بزنم و حالا که تولدت هم هست دیگه بهتر!
تولدت خیلی مبارک
اونورا هم بیا....!!!;)
درود دوست عزیز
اما متاسفانه آدرس وبتون رو ننوشین تا دیداری تازه کنیم.
سلام تولدتون مبارک.خیلی عالی مینویسین.تولد زخمه هم مبالکه.
تولدشمادوست گرامی مبارک.تولدوبلاگتونم مبارک اشاله صدساله بشین.
چرا همیشه جواب همه کامنتای منو یه جور میدین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
شرمنده اتگه دقت کردین من دو ماه است که تقریبا قاچاقی به نت میام و سعی میکنم در حد یک خط از دوستان تشکر کنم.
اگه اینگونه که شما میگین بوده من معذرت میخوام. سعی میکنم بیشتر از این در نوشتنم دقت کنم.
hey you! chetori? tavalodet ba taAkhir mobarak.....hala ino migam ke didamet ye sham azet begiram....hehe......age ghabel donesti....age zamino zaman hamrahi kardan........bia pishe ma......age ham maro ghabel nadonesti bazam miyay...........fahmidi ya na? haaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaa?Y
درود محسن
مرسی
حتما میام
بابا خودت در جریانی که کجا هستم و نمیشه جیم زد.
این هفته نشد اما هفته بعد صد در صد پیشت هستم.
فعلا
اونجا که نوشتی توهم پیدا میکنند خیلی برام جالب بود.گفتی اتفاق خوب سال گذشته برات شخصیه و نمی خوای بگی و این نکته هم برام جالب بود.یکی از اتفاقات خوب سال گذشته ات هم آشنایی ات با من بوده که نگفته بودی.البته جمل بر خود ستایی نشه ولی من دوست امین و قوی شما هستم دو صفتی که خداوند در قرآن به موسی(ع) نسبت میده.
درود
آره خب فعلا نمیشه چیزی گفت
بله آشنایی با شما برای من بسیار نیکو و زیبا بود و از این بابت خوشحالم.
اکبر آقا سلام این مطلب جالب است ولی لطف کن درباره اش کمی وسواس به خرج بده اونجا که نوشتی نبودن بعضیها.....
خواهش میکنم
هر وقت تونستین به منم سر بزنین پست سیاسی گذاشتم که فکر میکنم باید براتون جالب باشه