ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
موضوع انشا: مجردی بهتر است یا متاهلی؟(مربوط به یک کلاس پسرانه است)
نظر به اینکه مقوله ازدواج یکی از مهمترین مراحل زندگی هر فرد است به همین خاطر با توجه به موضوع این جلسه کلاس انشا قصد داریم به روشن سازی این مقوله بسیار پراهمیت بپردازیم.
ازدواج به لحاظ لغوی معانی زیادی دارد که در حوصله بحث این جلسه نمی گنجد اما به لحاظ جامعه شناختی ازدواج یعنی اینکه دو نفر مجرد (حال یا سابق، سابق از جنس مذکر قصد دارد دو شلواره شود یعنی با شرمندگی تنبونش دو تا شده و میخواهد سر زنش هوو بیاره، بر پدر و مادر هر کی که رو دیوار فحش بنویسه) در کنار هم زندگی کنند و اگر مشکل بارداری و سایر مشکلات بهداشتی و روانی را نداشتند میخواهند بچه دار شوند و بعد بچه هایشان ازدواج کنند و صاحب نوه و نتیجه گردد (آرزو بر جوانان عیب نیست، بدنت داغه و خبری از هزینه بیمارستان و زایشگاه دستت نیست وقتی فاکتور سه میلیونی جلوی چشات رقصیدن تازه میفهمی حساب یه میلیونی با سود سالیانه صد هزار تومن چه حالی میدهد به صاحب بچه).خب این سیکل طبیعی همیشه بوده است و باید ادامه یابد.
اما اصولا چرا یک فرد ازدواج میکند؟ مگر عقلش پاره سنگ برداشته است که کسی برای خودش نکیر و منکر بتراشد؟ با کمال شرمندگی بله. (شما به بقیه اش کاری نداشته باشید بهتر است آن اس ام اس مربوط به آمار عقلا و صاحب زن و بچه را دوباره بخوانید، بنا به پاره ای مسائل امنیتی و حیثیتی از درج چنین پیامکهایی معذوریم)
اصولا فرد مجرد (لزوما آقایون) نمیتواند خانه مجردی بگیرد پس باید حتما و بنا به مصلحت ازدواج بکند تا بتواند خانه مجردی (ببخشید همان خانه بخت) را بگیرد.
آخر یک نیست به من بگوید با این شرایط جدیدی که سایت ازدواج برای دختران و پسران گذاشته است مگر میشود ازدواج کرد. خب ماشالله پسران این دوره زمانه کوتوله شده اند و مردان چهار شانه را فقط می شود در هالیوود پیدا کرد خب همه هم که امکانات سفر به خارج از کشور را ندارند (تازه این مردای خارجی اصلا اهل زن و زندگی نیستند همش دوس دارند با جک و جونور و جی اف واین جور چیزها سرشون رو گرم کنند همون پسرای شکم گنده و کوتاه ایرانی بهتره، بهرحال کمبود امکانات است و یه جوری باید ساخت)
در مورد شرایط ازدواج دختران هر کاری کردم که چیزی بنویسم دیدم از هر طرفش به کسی بر میخورد پس عجالتا به همین پسران بپردازیم بهتر است.
همین پسران مجرد نمی توانند وارد شهربازی شوند چون نوشته است ورود آقایان مجرد ممنوع است (خب مگه بچه ای که میخوای بری شهربازی برو دنبال کار و زندگیت. تازه درس بخون و از دانشگاه قبول شو هم کلاسش بالاست و هم تنوع انتخاب زیاده، اینم یکی از مزایای دانشگاه رفتن است).
تازه همین آقایان مجرد بروند تایلند و برگردند همه یک جوری نگاهشان می کنند که انگار مترسک سر مزرعه هستند و جوری با شماتت می پرسند که شما رفته بودید تایلند، که آدم دلش میخواهد دیگر پایش را از میدان آزادی به آن طرف تر نگذارد. اتفاقا تایلند کشور خوبی است و معابد زیبایی دارد که برای گردشگری خوب است، حالا اگر اکراین هم رفتید ایرادی نداره فقط معابد اوکراین کمی زنده هستند و برای کسانی که قلبی ضعیفی دارند اصلا خوب نیست دیدنشان. بهرحال دیدن قدرت و عظمت آفرینش خداوند قلبی محکم و قرص میخواهد که مثل ساعت کار بکند.
اصولا بحث ازدواج بحث بسیار شیرین و خوبی است اما بهتر است زیاد در این مسائل کنکاش نکنید اگر در آستانه ازدواج و بچه دار شدن هستید سریع بجنبید که وام یک میلیون تومانی در راه است تازه سود صد هزار تومانی را خرج نکنید آنقدر برکت دارد که بعد از بیست سال یکصد و بیست میلیون تومان سرمایه می شود (چیه چرا می زنید؟ مگه من گفتم؟ خود رئیس محترم جمهوری اسلامی در خیل عظیم و میلیونی شهروندان ارومیه ای گفته است. اگر باور ندارید خب به من چه؟ من فقط نقل قول کردم)
با توجه به این دلایل بسیار قوی بهتر است که جوانان کشور ازدواج نکنند والا وزیر و وکیل و نماینده مجلس و رئیس سازمان جوانان در مورد چی حرف بزنند تا حقوقی که پای سفره زن و بچه محترمشان می می برند حلال و نوش جانشان باشد.
(خب کلاس انشاست نه مجمع عمومی سازمان ملل که دو ساعت فک بزنم، همینقدر بسه تا بعدا بیام بقیه شو بهتون بگم)
پی نوشت:
هر وقت غمگین باشم طنز نوشتنم گل می کنه. چند صباحی است که به اون صورت نخندیدم . چند وقت پیش مطلب طنزی در مورد سایت ازدواج نوشته بودم اما الان با یه مقدار تغییر و تصحیح در اینجا میاورم. شاید از نظر خیلیا این طنز نباشه اما امیدوارم در شرایطی که خودم زیاد نمی خندم باعث تبسم دوستان گردد. تا چند روز آینده اگر خدا بخواد از لحاظ خونه سر و سامان می گیرم و احتمالا اینترنت خونه ام تا سه چهار هفته درست میشه و دیگه از این کافی نت ها راحت میشم.
سلام بر آقای اکبر آقای بشاش... البته امیدوارم... نه که بی کلاسی؛ گفتم شاید کارت از گریه گذشته است به آن می خندی
خودم هم تو حرفی که گفتم موندم. دیگه اینجوریاست دیگه... وام به تو نمی دن دلت می سوزه؟ حسودیت می شه؟ آرزو می کنی کاش امسال به دنیا می اومدی؟ هان هان؟
درود
من و وام؟
بیخیال
من پول حروم از گلوم پائین نمیره.
سلام اکبر جان ... چطوری ؟ خوبی ؟ چه خبرا .. ؟ راستی رفتن مادبزرگتونو تسلیت می گم انشاالله آخرین غمتون باشه ... ببخشین دیر شد .. راجب مطالبتونم وقتی خونم نظر میدم .. موفق باشید.
درود محسن جان
ممنون از لطفت
شما رفتگان شما رو هم بیامرزه.
پدری فرزند خود را نصیحت می کرد که : جان پدر ! فراموش نکن مجردین در این عالم دو دسته اند ، دسته ای که مجردند و به دنبال همسر می گردند و دسته ای که مجردند و بی خیال ازدواج هستند و نیز بدان که متاهلین نیز دو دسته اند دسته ای که متاهلند و به دنبال ادامه زندگی مشترک هستند و دسته ای که متاهلند و به دنبال خلاصی از زندگی مشترک !
پسر گفت : ای پدر ! چیست فرق بین آن دو گروه مجردین و نیز آن دو گروه متاهلین !
پدر دوباره گفت : ای پسر ! اینقدر خنگ بازی در نیاور !!!!
آن گروه از مجردین که به دنبال همسر هستند سالها در پی آن گمشده خویش بگردند و وی را نیابند و همچنان تا سالها مجرد بمانند ولی آنها که بی خیال ازدواج هستند خانواده شان به صورت ناجوانمردانه همسری بیخ ریش آنان ببندند!
ولی بدان که بین دو گروه متاهلین هیچ فرق نباشد چرا که همه متاهلین اعم از زن و مرد هر روز صبح تا شب این شعر را زمزمه می کنند که : مرد آن است که در کشاکش دهر سنگ زیرین آسیاب باشد !!!
مرسی از نکات پند آموزتون.
همیشه سبز و سرفراز باشید
سلام
ما هنوز در سنی قرار نگرفتیم که بگیم خوبه یا که بده
بحث ازدواج بحث بسیار شیرین و خوبی اس اما بهتر است زیاد در این مسائل کنکاش نکنیم (نکته ی جالبی بود)
تکلیف ما که عمران دانشگاه آزاد می خونیم چیه که همکلاسیامون همشون نر تشیف دارن
درود کمال جان
خب فکر میکنی درسهای عمومی نظیر اندیشه و وصایا به چه دردی می خورن واسه اینه که شماها هم با نوادگان حوا شده و بهتر به ادامه تحصیل بپردازید.
رشته ات رشته خوبیه
خوب بخون