ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
حافظانه
در خم راهم و پایان سفر پیدا نیست
همسفر نیست هر آنکس که دلش با ما نیست
تا نگویی که بگو، ساز غزل خاموش است
قصه بسیار مرا هست و لب گویا نیست
از تو گفتند و سر دار تو را رقصیدند
از تو میگویم و از دار مرا پروا نیست
"در نظربازی ما بیخبران حیرانند"
سهم نادیده بجز دیدهی نابینا نیست
جمع اضدادِ بهخودشیفتگان است این جمع
آنکه همرنگ جماعت نشود رسوا نیست
یاوه بسیار شنیدیم و شنیدیم و گذشت
ماندنی جز سخن عشق در این دنیا نیست
عقل در دایرهی عشق به خود میپیچد
قسمت فلسفهبافان همه سرگردانیست
دل به دریا زدهی عشق تو را میجوید
جای تو در صدف خالی هر دریا نیست
از تو میآیم و آخر به تو خواهم پیوست
سفر اما که به آنسو ترکِ دنیا نیست
از تو میآیم و پایان سفر پیدا نیست
اردلان سرفراز
قرار بود بهاریه بنویسم مثل همه دوستان. خیلی از عزیزان هم منتظرم بودند که قراره من چی بنویسم. می خواستم از جفت هشت بی معرفت گله کنم اما دیدم خیلی بی انصافیه. دیدم 88 هر چقدر هم بد بود و هر چقدر هم خیلیا رو ازم گرفت اما خیلیا رو هم بهم داد.
خیلی از دوستان را به دلیل روش و منش و دیدگاه خصمانه شان نسبت به خودم از لیست دوستانم کنار گذاشتم و به لیست آشنایانی که روزگاری اسمشان به گوشم خورده و دیده در دیده شان انداخته بودم انتقال دادم. اما بودند کسانی را که زمانی آشنا بودند و هم اینک از خیلیا برایم غریب تر هستند.
نمیدانم اسم چند نفر را در این لیست 88 همراهم کنم که برایم سخت است. 88 را با دیدی روشن می نگرم و این چند ساعت آخر اتفاقاتی افتاد که به 89 بیشتر امید دارم همچنان که امید و گوگوش عزیز در آخر سال 88 دوباره این امید را در من زنده کردند. دست خودم نیست وقتی که با شنیدن یک موسیقی خوب حالم خوب می شود و این ساعات آخر را به نیکی می گذارم اما آئینه تمام نمای خودم این غزل «حافظانه» جناب اردلان سرفراز بزرگوار است که نمیدانم از کجا پیدایش کردم اما با خواندنش خیلی امیدوار شدم.
سال 88 را حضور در محضر دوستی آغاز کردم که به این دوستی هنوز مفتخر و ارادتمند این مرد بزرگوار هستم کسی که هم اسم بابابزرگم حاج حسین بود اما این مرد بزرگوار حاجی نیست در عوض میر و امیر دل سبز ماست.
مسعود، محمد، علی، حمید، مرتضی، ناصر، میر حبیب، سجاد، حسام، امیر، حجت، فرداد، سعید و ... عجب عهد و پیمونی بستیم و چقدر به این رفاقتم با شماها مفتخرم و خوشحال.
از خاله مژگان تا مریم جان سپاسگزارم که امسال همراهم بودند و این همه بهم محبت داشتند. نمیدونم برادر نازنینم آقا فرهاد کجاست و این عید را چگونه سر خواهد کرد اما از اینکه چنین برادر بزرگواری نصیبم شد سراپا خوشحالم. نمیدونم محسن عید بهت خوش میگذره یا نه، یا میخوای بازم با تنهائیت سر کنی؟ چقدر از محبتهای فریده عزیز بگویم که امسال هم در حقم خواهری کرد. وای مگه میتونم از همه دوستانم اسم ببرم و صحبتی از سارای نازنین نکنم سارایی که همیشه به همه چی با دید مثبت نگاه میکنه و چقدر شیرین می گوید: ببین فلان چیز چه انرژی خوبی داره.
امسال با مهندس زمان رفاقتی عجیب داشتم. دیدارش برایم بسیار شیرین و دلنشین بود و جزو لحظاتی بود که ازش خیلی لذت بردم. نمیتونم هیچوقت از لطف و محبت آقای عموزاده و حمید و فریدش نگویم.
از همه گفتم اما مگه میشه از احسان و صحابه جان حرفی نزنم که همیشه در حقم لطف بی نهایت داشتند.
هنوز خوشحالم که امیر و حسام و هاتف را در دوران دانشجویی دارم.
آره این همه بهانه دارم که بگم 88 با همه بدی و خصومتش با دل عاشقم بازم سال بدی نبود. بهرحال هر اومدنی رفتنی داره.
تو این محیط نت هم با دوستانی نظیر خاله رضوان، خانم عبدی آشنا شدم که همیشه بهم محبت داشتند.
این ساعتهای آخر سال همیشه برام یادآور یه صحنه است که از یادم نمیره. ساعتهای آخر اسفند 81 بود که عزیز وارد زندگیم شد که هنوزم باهامه و این زخمه همش به یاد اون عزیزم است. گیتاری که همیشه دردامو و غصه هامو تحمل میکنم. خیلی وقت بود که پیشش گریه نکرده بودم اما گردش روزگار وادارم کرد تا پریشب در آغوشم بگیرم و با هق هقم همنوائی کنه و دلمو بهش بسپارم.
خدایا ازت میخوام که در سال جدید چنان صبور و مقاوم باشم که در مقابل حوادث بی رحم روزگار کم نیارم و همچنان آنگونه که تو میخواهی در راه تو برای بندگان تو قدم بر دارم.
خدایا چنان کن حالم را که در مقابل عصبیتها و حساسیتهای تقدیر همچنان صبر پیشه کرده و استقامت بورزم و عنان خویش را از کف ننهم.
خدایا دلای همیشه عاشقانت را در راه آزادگی سبز و سرفراز قرار ده. الهی آمین
پا نوشت: از همه دوستانی که نتونستم در وبلاگهایشان سال نو رو تبریک بگویم معذرت میخوام. متاسفانه به اینترنت دسترسی آنچنانی ندارم و فقط در حد چک میل میشه ازش استفاده کرد. حتما در اولین فرصت در وبلاگهای دوستان حضور خواهم داشت. سالی با صبر و استقامت برای همگی دوستان آرزومندم. سال نو بر همگی خجسته باد.
اکبر آقای عزیز،
سال نو بر شما و خانواده محترم مبارک باد. باشد که در سال جدید در سایه سار مقاومت پرشکوه ملت ایران برای آزادی گامی بلند در راستای تحقق آرمانهایش بردارد و سال آینده بهار طبیعت را با بهاران آزادی و دمکراسی جشن بگیریم.
یاد یاران از دست رفته در سال گذشته را گرامی داشته و دلتنگ تمامی آنها هستیم.
[گل][گل][گل][گل][گل]
آقای علیرضا عزیز
مرسی از لطفتون
این سال نو رو به شما نیز تبریک میگویم.
سلام اکبرجان
سالی همراه با موفقیت برای خود و خانواده ات آرزو دارم
به امید روزگاری سبز برای همه ایرانیان
درود مسعود جان
ممنون از لطفت
منم متقابلا به شما تبریک میگویم
سلام و درود بر اکبر عزیر
سال جدید بر تو عزیز و خانواده محترم مبارک باد
امیدوارم همیشه سالم و سعادتمند باشی در پناه حضرت حق ....
به امید روزهای زیبای همیشه سبز...
سلام
من مدیر سایت پارس بوک هستم که سایتم رو لطف کردید در بین لینک دوستانتون قرار دادید. راستش به تازگی یه سایت با موضوع دانلود تحقیق و پروژه های دانشجویی راه اندازی کردم که لینک سایت شما رو اونجا هم قرار دادم. ممنون میشم اگه آدرس سایت جدیدم رو هم لینک کنید
راستی سال نو هم مبارک :)
www.prozhe.com
اکبر جان عیدت مبارک .. سال خوبی داشته باشی .. خوش بگذه ...
سلام
تاخیر من رو ببخشید که گرفتار مشغولیت شبهای آخر سال بودم. سال نو رو به شما تبریک میگم و امیدوارم سال سبزتری براتون باشه. شاید بهارانه ننوشتید اما به نظرم حافظانه تون به اندازه یک بهارانه یا حتی بیشتر از اون دلنشین و خواندنی بود و چه ایده قشنگی بود نام بردن از دوستانتون.
در آخر این دو بیت شعر حضرت حافظ تقدیم به شما:
گل بی رخ یار خوش نباشد
بی باده ،بهار خوش نباشد
طرف چمن و طواف بستان
بی لاله عذار ،خوش نباشد
{گل}
sale no mobarak,sali sarshar az salamat va shadi barayetan arezoo daram.
سلام رفیق. از طریق اس ام اس تبریک گفتم.....از اینجا تبریک منو بپذیر..... سالی پر از خوبی برات ارزو می کنم.....تا همیشه پاینده باشی
سلام دوست خوبم متاسفانه من هم فیلتر شدم و نبودم عزیزم سال خوبی را برای شما با بهترینها آرزوها برای خودت و خانواده ات عزیزم آدرس من اصلاح کنید [چشمک][گل]
سلام آقای مهندس
چه طوری؟
چه قدر پیر به نظر می آیی تو این عکس!
نمی دونم منو یادت می آد یا نه
وبلاگ کلک مهر یادت می آد؟
اونو تعطیل کردم و دوباره یه مغازه نو باز کردم
این روزها حالم خیلی خوب نیست
سری به کلبه فقیرانه ام بزن
بیندیش...
چه چیز برایت بهترین است و بزرگترین آرزویت چیست...
همان را برایت از خدا می خواهم
هر چند دیره، البته نه زیاد ولی سال نو مبارک. خوش و خرم باشی