زخمه

وب نوشت های یکی که دیر رسیدن عادتش است ...

زخمه

وب نوشت های یکی که دیر رسیدن عادتش است ...

در گوشی(۳)

تو هواپیما که سقوط میکنیم، قطار هم از ریل خارج میشه، تو اتوبوس هم خرو پف ملت رینگ تون موبایلشون نمیذاره راحت باشه بگین ما چه جوری آسوده و راحت مسافرت کنیم؟

نظرات 10 + ارسال نظر
یه نفر 28 بهمن 1388 ساعت 19:14

تا خدا راهی نیست
با ما شهادت را تجربه کنید
هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران

بله میدانیم

مهرداد جمال الدینی 28 بهمن 1388 ساعت 20:42

با ماشین شخصی!

اونم نداریم تازه پژوهاش هم آتیش میگیره

ناصر 28 بهمن 1388 ساعت 20:45 http://shahireshab.blogsky.com

چه انتظاری دادشتی پس؟

چشم انتظارتم برادر

داود 28 بهمن 1388 ساعت 23:39

سلام
اکبر جون
جواب سوال اینه:
1- با خط 11
2- با جانوری از دسته پستانداران و راسته علفخواران
به نام قاطر!!!

سلام داود جان
ترجیح میدم تو خونه بگیرم بخوابم اما چه کنم که این رفت و آمدهای کاری پدرم رو درآورده.
برم ده که بهتره.

[ بدون نام ] 29 بهمن 1388 ساعت 00:16

با الاغ

بله
عجب پیشنهادهای خوب و متفق القولی دوستان میدهند.

عکاس 29 بهمن 1388 ساعت 04:56

سلام اکبر
دیگه داری از بین میری ها!!!!!
چقده پیر شدی؟؟؟؟؟
هی گفتن حرص نخور ها ....ولی کو گوش شنوا!!!!
....پس بخور
حرصو عرض میکنم
یه جوش اساسی هم چاشنیش کن
ولی حتی اگر آتیش باشی فقط خودتو آتیش میزنی
از ما گفتن... واز شما
راستی بازم وبلاگمو پس گرفتم تا کور شود هر آنکه نتواند دید
عزت خیلی خیلی زیاد

سلام
ما اهل حرص خوردن نیستیم.
بهرحال استفاده از سرویسهای ایرانی این مشکلات رو هم داره یکی از دلایلی که از بلاگ اسکای به وردپرس میخوام کوچ کنم همین دلیلش است. دیگه همه چی دست خودم است و این سرویسها دیگه نمیتونن منت خدمات رایگانشون رو بهمون بدن.
پول میدم و ارباب خودم میشم.

سلام . در مورد تلفن من اصراری ندارم .. به هر حال نترس مهمون نمی شیم (شوخی) . با مطلب جدیدم در خدمتم ...

سلام
شرمنده من بیشتر در مسافرت هستم و با موبایل وبلاگها رو می خونم و سر فرصت که یه جا مستقر شدم کامنت میذارم.

سالهای سوخته 1 اسفند 1388 ساعت 18:14 http://bolor.mihanblog.com

سلام.موفق باشی.اگه تونستی سری هم به من بزن

سلام
چشم سر فرصت حتما

امین یارمحمدی 1 اسفند 1388 ساعت 19:47

سلام
خوب معلومه‌ با پرشیای بابا!!!! اونم از نوع سفید خوشگلش
کجایی مهندس؟ خبری ازت نیست؟
میگم خیلی خوش شانسی ها!! تا چند روز قبل انتخابات پیش ما بودی تو کوی خبری نبود تا پات رو از کوی گذاشتی بیرون ریختن سرمون عجب شانسی داری تو
خیلی مخلضیم پسرعمو

محسن دیناروند 2 اسفند 1388 ساعت 20:54

اکبر جان عزیزی به هر حال هر وقت وقت کردی بیا . بحث داغ شده . در افتادیم با این ها بد جوری . بابا بیا کمکمان

والا محسن جان من تو دعوا دستی ندارم و نمیتونم با کسی دعوا کنم. تازه دوستان دیگه هستند و جای منو خالی می کنند.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد