زخمه

وب نوشت های یکی که دیر رسیدن عادتش است ...

زخمه

وب نوشت های یکی که دیر رسیدن عادتش است ...

لالایی

لالا ... لای لای ... گل پونه
بابات رفته نگیر بونه
 ستاره های می گن فردا
با یه خورشید می آد خونه
از تاریکی نمی ترسید
تو شب رفته پی خورشید
 برامون داره می آره
یه کوله بار نور امید
 ببین از تیرگی شب
چه خورشیدی زده جوونه
زیر خاکسترای سرد
چه آتیش ها که پنهونه
او مرغ حق رو شاخه ها
 داره واسه تو می خونه
از اون روزن نظر بنداز
 توی باغچه پر از خونه
 ببین این لاله های ما
چه داغی تو دلاشونه
 ولی با این همه روشون
 چه خندون و چه گلگونه

رسول نجفیان


این روزها هوس لالایی کرده بودم میخواستم للایی بنویسم اما نشد ولی رسول نجفیان چه خوب این لالایی رو نوشته. آخ که چقدر این ترانه رو دوس دارم این ترانه رو رسول نجفیان در کاست کوچه پس کوچه اش اجرا کرده است.

خب این روزها زبان ترانه بهترین زبان برای گفتن نگفتنی هاست.


نظرات 3 + ارسال نظر

سلام اکبر جان
ترانه لالایی اقای زمان هم فوق العاده قشنگه
به خصوص اونجا که میخونن :
لالا لالا چه دلگیرم چه نومید
نه ماه از تو خبر داره نه خورشید
لالا لالا چه سازم با دل تنگ
که دستی ساقه یاس منو چید
نمیشه باغ بی شبنم بخوابه
نمیشه چشم تو بی غم بخوابه
تو بیداری و شب از غصه بیدار
لالا کن تا ستاره هم بخوابه
لالایی کن لالایی لالایی
و اونجا که میخونن:
لالا کن لاله غمگین رها شو
عروس باغ شبر قصه ها شو
دل ایینه با دنیا غریبه
بخواب اروم و از دنیا جدا شو
لالایی کن لالایی لالایی
لالایی کن لالایی لالایی
موفق باشی.

آره
اتفاقا با این قضایا هم خوب ورد زبون بچه ها شد.

یه نفر 30 دی 1388 ساعت 09:16

ااااااااا چرا برداشتی اون مطلبو... نکنه اخطار گرفتی

بهتره سکوت کنم.

ناصر 1 بهمن 1388 ساعت 15:54 http://www.shahireshab.blogsky.com

سلام اکبر
خوبی
دلم برا وبلاگ نویسی تنگ شده بود
تو هم که گذاشتی رفتی کسی نسیت سر به سرش بزارم...........

سلام رفیق
خوبی؟
مرسی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد