زخمه

وب نوشت های یکی که دیر رسیدن عادتش است ...

زخمه

وب نوشت های یکی که دیر رسیدن عادتش است ...

نوحه خوان «عمران صلاحی»

بادها
نوحه‌خوان
بیدها
دسته زنجیرزن
لاله‌ها
سینه‌زنانِ حرمِ باغچه
*
بادها
در جنون
بیدها
واژگون
لاله‌ها
غرق خون
*
خیمه خورشید سوخت
برگ‌ها
گریه‌کنان ریختند
آسمان
کرده به تن پیرهن تعزیه
طبل عزا را بنواز ای فلک...


عمران صلاحی


پ.ن:

با اینکه این روزها از حال خودم غریبم ولی باز مینویسم.
نظرات 4 + ارسال نظر

سلام اکبرجان
اقای زمان روز پنجشنبه هفته گذشته با روزنامه فرهیختگان مصاحبه کردن.اگر بتونی متن مصاحبه رو روی وبلاگت بزاری خیلی خوب میشه.
موفق باشی.

سلام مهرداد جان اگه لینکی ازش بتونم پیدا کنم چشم حتما رو وبلاگ می ذارم.

سلام اکبر جان . انشاءااه که خوب باشی . تو این ایام دعامون کن ... از استاد خبری داری ؟ راستی وبلاگم رو فعل کردم سر بزنی خوش حال میشم .

سلام
خبر آنچنانی از ایشان ندارم
یکی دو بار در این دو هفته صحبت کردیم که بیشتر در حد احوالپرسی و بعضی مسائل شخصی بود.
امیدوارم که اینبار مصم تر ادامه بدی.

سلام اکبرجان
اقای زمان گفتن تو ارشیو روزنامه فرهیختگان مصاحبه هست ولی متاسفانه ارشیو روزنامه فعال نیست.اینم از بدشانسی ما.راستی تو ایام محرم قصه نگفته رو واسه دانلود میزاری؟
موفق باشی.

سلام
سعی میکنم به یه طریقی از آرشیوش اون مصاحبه رو پیدا کنم.
در مورد قصه نگفته هم بعد از عاشورا در وبلاگ میذارم.

سلام اکبر جان
ایام محرم و درگذشت آیت الله منتظری رو تسلیت عرض می کنم
این شعر و اون شعری که از قیصر امین پور گذاشتی واقعا محشر بودن
افسوس که چقدر دیر و دقیقا بعد از مرگ قیصر امین پور به شعراش بر خوردم
زنده باشی
یا حق

سلام کمال جان
من قیصر رو پیشتر نیز دوست میداشتم این روند رو هم به خاطر این ادامه میدهم که فعلا زبانی غیر از این برای گفتن حقیقت نمیدانم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد