زخمه

وب نوشت های یکی که دیر رسیدن عادتش است ...

زخمه

وب نوشت های یکی که دیر رسیدن عادتش است ...

باز هم «رسول نجفیان»

باز هم ذوالجناح می آید
تک و تنها ز سوی دشت نبرد
بر تنش تیرها نشسته فزون
بی خبر از خود و ز خود دلخون
می کشد شیهه از گلو بیرون
اسب مردان همیشه در آخر
بی سوار از نبرد می آید

رسول نجفیان


پی نوشت: گفتم که هنوز عاشورایی هستم این روزها و تا عاشورا این روند ادامه دارد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد