ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
هوای گریه
دلم گرفته ای دوست! هوای گریه با من
گر از قفس گریزم، کجا روم کجا من؟
کجا روم، که راهی به گلشنی ندانم
که دیده بر گشودم به کنج تنگنا، من
نه بسته ام به کس دل، نه بسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج رها رها رها من
ز من هر آنکه او دور، چو دل به سینه نزدیک
به من هر آنکه نزدیک، از او جدا جدا من
نه چشم دل به سویی نه باده در سبویی
که تر کنم گلویی به یاد آشنا من
ز بودنم چه افزود؟ نبودنم چه کاهد؟
که گویدم به پاسخ که زنده ام چرا من؟
ستاره ها نهفتم در آسمان ابری
دلم گرفته ای دوست! هوای گریه با من …
سیمین بهبهانی
این غزل خانم بهبهانی رو بسیار دوس دارم و حتی با صدای همایون شجریان بیشتر می پسندم انصافا هم همایون فوق العاده اجراش کرده است با اینکه به سبک آقای گلپا بیشتر علاقه مندم اما کارهای همایون رو هم دنبال می کنم و از شنیدن صداش لذت می برم و این کارش هم به نظرم بهترین کارش است البته موقع اجرا این غزل قلع و قمع شده است ولی با این همه سیمین بهبهانی در زمانه ما یک نعمتی است که شنیدنش لذت فراوانی دارد.
بعضی از دوستان ازم گله میکنند که چرا ترانه نمینویسم، باید بگم که این روزها هوای ترانه هایم بسیار تلخ است و نمیشه زیاد تو وبلاگ گذاشت. این روزها کم می نویسم اما بهانه ای دست کسی ندهم با اینکه همیشه نوشتن رو دوس داشتم و دارم اما فعلا تا زمانی که به اهداف اولیه نرسم بهش فکر نمیکنم طرح یک فیلمنامه یک داستان بلند، چندین مورد شعر و ... اینها در ذهنم هستند اما چه کنم که به وبلاگ و ترانه معتادم و نمیتونم ترکش کنم.
در مورد طنز نوشتن هم که قولش رو دادم حتما خواهیم نوشت این جناب داش قیصر که تو تنبلی به حسن کچل سور زده است چهار صفحه با یه خط بد دستم داده که تایپش کار حضرت فیله ولی اگه خدا بخواد اگه تموم شد حتما اینجا میذارم.
سلام اکبر جان. باعث شدی برم همین الان این قطعه رو پیدا کنم و گوش بدم. همین الان هم که دارم اینها رو می نویسم برات در حال گوش کردنش هستم. نمی دونستم شعرش مال خانم بهبهانی هست. بسیار قشنگه. ممنونم که باعث شدی دوباره خاطرات قشنگ چند سال پیش برام زنده بشن
سلام ایمان جان
ممنون از لطفت.
سلام ممنون و لذت بردم.