زخمه

وب نوشت های یکی که دیر رسیدن عادتش است ...

زخمه

وب نوشت های یکی که دیر رسیدن عادتش است ...

آرزو

جز اینم آرزویی نیست: هر چه هستی باش! اما باش


از یه دوست خوب


نظرات 11 + ارسال نظر
[ بدون نام ] 17 آبان 1388 ساعت 21:42

it is great!!!y

این کامنت بی نام رو محسن گذاشته است
گفتم تا بقیه هم بدونند

محسن 17 آبان 1388 ساعت 21:48

سلام....کامنت قبلی از من بود.....ببخشید یادم رفت مشخصات بنویسم....اصلاح کن لطفا

امکان ویرایش نیست باشه می نویسم

محسن 17 آبان 1388 ساعت 22:41

بازم سلام. اینو دیدی؟!
http://www.hosseinzaman.com/

آره دیدم
خود مهندس خبرش رو بهم داد

محسن 17 آبان 1388 ساعت 22:46

اگه گفتی نکته اش در چی هست؟!!!

سبز سبزم ریشه دارم
بعدش هم هر دو عکسش هم یکی است

محسن 17 آبان 1388 ساعت 22:56

امشب زیادی دارم میام و میرم!
این نوشته قبلیت جالب بود ولی کامنت نمی شد واسش گذاشت. گفتم که بگم جالبه....تو هم مثل من انگار زیاد پاییز رو دوست داری! عالیه. تنهایی قدم بزنی ...زیر پات هم برگها خش خش کنند......زیباترین فصله
من هم مثل تو به موسیقی زیاد وابسته هستم....واقعا همدم تنهاییام هست....فرق من با تو اینه که فقط به حسین زمان گوش میدم....این روزا که زیاد خوش نیستم فقط لالایی و مسافر و قاصدک رو گوش میدم....و تنهایی قدم می زنم.....هیچ چیزی واسه من لذت بخش تر از این کارا نیست....از ام پی تری حسین زمان گوش بدم و تنهایی قدم بزنم......احساس ارامش می کنم
خیلی حرف زدم! نه؟

من زیاد آهنگهای زیاد رو گوش نمیدم چون تنوع طلبم و این روزها هم کارهای منوچهر طاهرزاده رو بیشتر گوش میدم
اگه یه چیزی رو زیاد گوش بدم دلزده میشم.
نه زیاد حرف نزدی
خوبه

[ بدون نام ] 18 آبان 1388 ساعت 19:42

خیلی دوست باحالی داری.قدرشو بدون.

اِ
راس میگی
من که میدونم کی هستی
باشه من قدر دوستای خوبم رو میدونم

سلام اکبر جان
نمیدونی وب سایت مهندس کی فعال میشه
فکر کنم یادت رفته مشق عشق رو واسه دانلود بزاری!
موفق باشی

سلام مهرداد جان
نه دقیقا نمیدونم کی ولی مهندس گفتند که به زودی فعالتر میشه یه خورده ریزه کاری مونده که با توجه به مشغله کاری خود مهندس دور از ذهن نیست
مشق عشق رو هم قول میدم چند روز آینده حتما با کیفیت عالی برای دانلود در اختیار شما و سایر دوستان قرار خواهم داد.
موفق باشی

[ بدون نام ] 18 آبان 1388 ساعت 22:32

اشتباه کردی اونی که حدس زدی نیستم ولی خیلی خوب میشناسمش

بله!!!
شما؟
خب اگه میشناسیش بگو کیه
کاری نداره که

محسن 18 آبان 1388 ساعت 23:15

بچه ها به خاطر من دعوا نکنید

محسن تو چه زود خودت رو تحویل میگیری.
نترس کسی به خاطر تو دعوا نمیکنه

محسن 19 آبان 1388 ساعت 00:22

حالا ما یه بار اومدیم به خودمون حال دادیم....چرا می زنی تو سرمون؟

گفتم بد عادت میشی
اونوقت یه روز ما نبودیم از غصه می میری و بیا و درستش کن

[ بدون نام ] 19 آبان 1388 ساعت 10:52

نمیگم تو خماری بمونی

نگو
نترس من که از فضولی نمیمیرم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد