ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
کار دل
غزل بانوی شعرم باش
تو شب رخصت بهار
جدائی رو طلاق بده
به لحظه خوش دیدار
مریم پاک ترانه
تو سیاهی شب بودی
با نرگس چشم سیات
شبُ از چشام ربودی
هر کجا که خواستی با تو
جاده رو دلخسته کردم
تا چرخ فلک می گرده
به دور چشات می گردم
تق
تق
تق
لعنت به شانس بد ما
هر چی که بود همش خواب بود
بیدارم، نیستی کنارم
رویاهام نقشه بر آب بود
شب نشینی کارم شده
مستی دوای دردمه
یه گیتار شکسته،
هم آغوش تن سردمه
.
.
.
برو سجاده ات رو دوباره وا کن
رو به قبله محمدی بخون
به نماز عاشقی سر سودا کن
به شکران خالق مسجود بمون
بشنو سخن حق ز بابا طاهر
از اون دل شیدای پاک و منتظر
«اگر دل دلبرو، دلبر کدومه؟
و گر دلبر دلو، دل را چه نومه؟
دل و دلبر به هم آمیته وینم،
نذونم دل که و دلبر کدومه!»
نمیدونم تا حالا چنین دیوانگی دیدید یا نه این ترانه کار ده روز پیش است. طرح یه فیلمنامه تو ذهنمه. دارم رو داستان و شخصیتهاش کار میکنم. هنوز گوشه ذهنم مشغوله از طرفی هم درگیر کارهای مطالعاتی هم شدم قسمتی از ذهنم رو درگیر موسیقی و ترانه کردم با دوستی آهنگساز قرار شده باهم کار کنیم. فعلا مشغول انتخاب اشعار هستم. شاید خودم هم دست به قلم بشم و بازم بنویسم. در ضمن تا اطلاع ثانوی آدرس شورای شعر و موسیقی رو گم کردم و هر جور که بخوام خواهم سرود.دیگه اون مجوز قبلی که از این دولت نیز گرفتم برایم اعتباری ندارد و نامه اش را پاره کردم.هنر نیازی به مجوز و اجازه کسی ندارد.
این ترانه رو خیلی دوس دارم یه جورایی تو هوا ولش کردم، اولش رو به نظر خودم خوب شروع کردم وسطاش یه نهیب زدم و آخرش رو کم آوردم به دست باباطاهر سپردم تا حالا چنین تجربه ای نکرده بودم.
سلام...
شما که میتونی با نوشتن یه فیلمنامه دنیایی که دلت می خواد رو بسازی....پس چرا دیگه شاکی هستی؟در فیلمنامه ات هر چی دل تنگت می خواد بگو....البته با داد و هوار نه .
موفق باشی و پایدار