زخمه

وب نوشت های یکی که دیر رسیدن عادتش است ...

زخمه

وب نوشت های یکی که دیر رسیدن عادتش است ...

جمعه ها از عشق می‌میرند

 بالایی قبر بابابزرگم (حاج حسین یارمحمدی) پائینی قبر عمو نعمت  است

 

به غربت این ترانه 

جمعه‌ها از عشق می‌میرند 

در حسرت رقص باران 

به خواب گلها اسیرند 

 

در حسرت با تو بودن 

جمعه از عشق تو می‌میرد 

شب چشمات سُر می‌خورد 

در نبودت گُر می‌گیرد 

 

 

 

پی نوشت: این جمعه فرصتی دست داد تا دیداری با بابابزرگ و عمونعمت داشته باشم و همان لحظه هم این شعر بر لبم جاری شد. منتظرم تا یک روزی تمامش کنم.