زخمه

وب نوشت های یکی که دیر رسیدن عادتش است ...

زخمه

وب نوشت های یکی که دیر رسیدن عادتش است ...

مسافر

تو رفتی و عاشقی هم کفن شد

ارتش تابوتها از راه رسیدند

کبوترهای نامه رسون زخمی

شقایقها رو هم به دوش کشیدند

 

مسافر بی قرارم بگو که

با کدوم بلم به دریا رسیدی؟

بگو غصه هاتُ کجا  گذاشتی؟

چه آسون از این دنیا دل بریدی