زخمه

وب نوشت های یکی که دیر رسیدن عادتش است ...

زخمه

وب نوشت های یکی که دیر رسیدن عادتش است ...

برای سربازان خاک میهنم

الان به شدت عصبانی هستم، دیگه تحمل ندارم، داشتم صبح به شرکت میومدم که سر راهم دیدم که مراسم تشییع پیکر دو تن از سربازان این خاک و بوم هست. ایستادم تا ببینم و فاتحه‌ای نثار کنم اما بیشتر از دو دقیقه نتونستم تحمل کنم یکی یه سرباز وظیفه 19 ساله بود و اون یکی هم کادر رسمی جوانی بود. نتونستم ببینم نتونستم اشکهای پدرانشون رو تحمل کنم نتونستم اشکهای مادرانشون رو طاقت بیارم نتونستم گریه‌های خواهرانشون رو صبر کنم نتونستم چشمهای اشک آلود همرزمانشان رو ببینم و چه خوبه که این عینک آفتابی همیشه کنارم هست تا در این لحظه‌ها از آبروریزی چشمام جلوگیری کنند.

آره عصبانی هستم روی سخنم با اون آشغال عوضی هست که به اسم آزادی یه ملت دست به اسلحه برده و جوونای این مملکت رو به کام مرگ میکشه روی سخنم با اون پژاک آشغال هست که کاسه داغتر از آش شده روی سخنم با ریگی بی پدر و مادر هست که جوونای یکی یکی قربونی میکنه. روی سخنم با همه جدایی طلبهای مزخرف و کثیف هستند که فکر میکنند این کشور رو تیکه پاره کنند همه سعادتمند میشن، با اون پان ترکهای آشغال ترکیه نشین و چهرگانی و هزار تا آشغال پفیوز دیگه هست.

آخه اون ...س کشی که تو شبکه های ماهواره ای نشسته و دم از آزادی ملت ایران میزنه مگه نمیبینه که ایادیش دارن یکی یکی جوونای پاک سرزمینم رو پرپر میکنند و بعد ادعای آزادیخواهی دارند اون مسعود رجوی بی همه چیز با اون ...نده‌اش مریم رجوی فکر میکنه کی هستش که اینگونه خون پاک گلهای ایرانم رو به زمین می ریزه یک قطره خون اون سرباز 19 ساله به تموم اون لس آنجلس نشینا و لندن نشینا و رادیو فردا و بی بی سی و صدای آمریکا و هر آشغال پفیوزی که اونجا نشسته و  امر میکنه که برای آزادی ایران قیام کنید می ارزه.

اینا فکر کردند حالا که باکریهای و امینیها و جهان آراها و همتها و خرازیها و نامجوها نیستند می تونند به این کشور دست درازی کنند، نه جانم هنوز همه اون سربازهای بی نام و نشون جبهه‌های جنوب و غرب زنده‌اند.

دلم از این میسوزه که مادر اون دو تا سرباز وطن چه گناهی دارن میگفتن آخرین ماه اون جوون 19 ساله بود می فهمی برای یه سرباز مرخصی پایان دوره چه لذتی داره و عجب مرخصی رفت می فهمی وقتی مادری چشم انتظاره بچه سربازش هست یعنی چه؟ آخه آشغال عوضی تویی که با گوله ات سینه اون گل لاله رو وسراخ کردی اینارو می فهمی؟

خودم تازه خدمتم رو تموم کردم و میدونم که اینا یعنی چه، میدونم وقتی بعد از یه هفته دوری از خونه پا به خونه میذاری مادرت و خواهرت چه حالی میشه، اما حالا مادر و خواهر اون جوون باید پنجشنبه‌ها واسه دیدنش سر  خاکش برن.

یادشون گرامی و روحشون شاد.

نظرات 5 + ارسال نظر
مسعود 7 تیر 1387 ساعت 12:50 http://kerahroud.blogfa.com/

سلام اکبر جان
به نظرم آنانی که چنین اعمالی انجام می دهند، درست در راستای حاکمیت عمل می کنند. و چه بسا با یکدیگر هم هماهنگند تا اختناق و فشار را بر مردم توجیه نمایند.
جنگ جنگ است و خون خون.
چه فرق می کند که با چه توجیهی باشد.
شعر قیصر بزرگ را به یاد آور:
شهیدی که بر خاک می خفت...

سلام اکبر جان
شدیدا با ت موافقم اما اگه صدای امریکا رو ببینی اینو بهت بگم حتما صحبت های محسن سازگارایا مسعود بهنود رو گوش بده
اینا تحلیل هاشون به واقعیت نزدیکتره تا اونایی که فقط وراجی میکنن.
راستی جواب کامنتم را در وبلاگ قصه گوی شب اگر برایت امکان
دارد بده.
موفق باشی.

سرمه 10 تیر 1387 ساعت 15:52

اثلا فکر نکن با این فحاشیایی که میکنی کاری از پیش میبری چون تنها چیزی که ثابت میکنی اینه که از وضعیت فعلی راضی هستی ولی باید بهت بگم که اول یکم به همین حرف های آقای نوری زاده توجه کن بعد برو سر سیاست.
مرسی.

Nadir 12 تیر 1387 ساعت 20:50

همه حرفت درست
میتونی از میراث و هویت خودت به زبان مادریت جمله ای برای ما بچه های ارومیه بگی
در علم مدیریت برمبنای هدف می گویند اگر ارتباط بین موجودیت و هویت قطع شود موضوع مورد بررس عمرش تما م شده تلقی می شود .
بازگشت به خویشتن خویش شریعتی یعنی بازگشت به کی و به کدامین میراث و زبان به کدا مین موسیقی به کدام تاریخ و فرهنگ
اگر به فرهنگ غیر خودی باشد شریعتی ‌ان را از خود بیگانگی( الینسایون )می نامد

یارو 6 آذر 1389 ساعت 16:43

جو گرفتتت عزیز

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد