زخمه

وب نوشت های یکی که دیر رسیدن عادتش است ...

زخمه

وب نوشت های یکی که دیر رسیدن عادتش است ...

«به یاد قیصر»

وقتی تو نیستی

نه هست های ما

چونان که بایدند

نه باید ها...

 

 

 

 

مثل همیشه آخر حرفم

و حرف آخرم را

با بغض می خورم

عمری است

لبخند های لاغر خود را

در دل ذخیره می کنم :

باشد برای روز مبادا !

اما

در صفحه های تقویم

روزی به نام روز مبادا نیست

آن روز هر چه باشد

روزی شبیه دیروز

روزی شبیه فردا

روزی درست مثل همین روزهای ماست

اما کسی چه می داند ؟

شاید

امروز نیز روز مبادا باشد !

* * *

وقتی تو نیستی

نه هست های ما

چونانکه بایدند

نه باید ها...

 

هر روز بی تو

روز مبادا است !

نظرات 7 + ارسال نظر

اکبر جان خوشحال که دوباره به روز کردی از اقای زمان و البومشان هم که خبری نسیت خدا کنه شرکت سروش دوباره بد قولی نکنه.راستی اقای زمان گفتند به دلیل مشغله کاری نمیتونن در نمایشگاه شرکت کنن.تکلیف اون مصاحبه ای که قرار بود با هاشو ن تونمایشگاه انجام بدی حتما کنسل میشه دیگه.
موفق باشی.

ناصر 2 اردیبهشت 1387 ساعت 13:15 http://shahireshab.blogsky.com

سلام رفیق
شعر انقده زیبا بود که من مست شدم
قیصر قیصر......
ممنون به خاطر شعر و پست جالب ات
راستی
تولدت هم نزدیکه.........
نگو یادمون رفته

مسعود 2 اردیبهشت 1387 ساعت 19:55 http://kerahroud.blogfa.com/

سلام
چگونه می توان تصور کرد قیصر بزرگ از میانمان رفته است؟
نه !! قیصر نمی میرد چراکه که امثال چون شما فراوانند که گه گاه به بهانه یی به یادش باشند و جای خالیش را با تمام وجود حس نمایند.
نه! هیچ گاه باور نمی کنم.
تا درد هست! تا قاف هست! تا سه شنبه هست! تا ...
قیصر هم زنده است.
ممنون از پست زیبایت

اکبر جان سلام
اصلا بحث کنف شدن نیست.به هر حال من هم از اینکه این مصاحبه انجام نمیشه ناراحتم.ولی خیلی عصبانی هستم از اینکه امثال چاووشی بنیامین یگانه و .... با تمام احترامی که براشون قائل هستم یه شبه مطرح میشن و همه جور ابزاری هم براشون مهیا است تا همیشه تو دید باشند اما امثال اقای زمان چون به دنبال موسیقی پاپ سالم و فاخر هستن مهجور میمونن اخرین کنسرتشون ۵ شهریور پارسال بود که در سایتها
ونشریات حتی یه عکس هم ازش چاپ نمیکنن ولی تو جشن چلچراغ عکس بارون میشن که همه هم دلیلشو میدونیم.
موفق باشی.

[ بدون نام ] 5 اردیبهشت 1387 ساعت 22:57

تولدت مبارک

حضرت عشق 6 اردیبهشت 1387 ساعت 02:30 http://hazrat-eshgh.blogsky.com

من از نهایت شب حرف می زنم
من از نهایت تاریکی
و از نهایت شب حرف می زنم
اگر به خانهء من آمدی برای من
ای مهربان چراغ بیاور
و یک دریچه که از آن
به ازدحام کوچهء خوشبخت بنگرم !!
-----
حضرت عشق به روز شد.. . .
منتظرتم
قالب جدید هم مبارک اکبر جان
:)

رسول 15 اردیبهشت 1387 ساعت 07:58

از قیصر باز هم برامون شعر بزار
با تشکر فراوون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد