ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
تصمیم داشتم بعد از پنج سال (بنا به دلایلی تمامی آرشیو قبل از اردیبهشت 83 رو پاک کردم) از اینجا بار و بندیلم رو جمع کنم و به وردپرس نقل مکان کنم یه مدتی هم اونجا نوشتم اما نتونستم اینجا رو ترک کنم بدجوری دلبسته این محیط شدم، زخمه رو یه جور خاصی دوست دارم با اینکه خیلی وقتها اعصابم رو بهم ریخته و یا باعث شده که خیلیا از دستم دلگیر بشن اما دوسش دارم.
به یه چیز دوران دانشگاه حسودی میشه و اونم یه نوع سرخوشی خاصی بود که داشتیم یه نوع راحتی داشتیم که کمتر الان فرصتش رو دارم این روزا در حسرت شش ساعت خواب موندم ساعت 2 نصف شب می خوابم و هفت صبح بیدار میشم و میزنم از خونه بیرون، ساعت 9 شب میرسم خونه و تا نصفه شب بازم کار می کنم. البته میدونم که این وضعیت تا دو سه هفته است همین که مرخصی پایان دوره برم وضعیتم بهتر میشه. از طرفی هنوز فرصتی نداشتم تا واسه کنکور دانشگاه آزاد چیزی بخونم. هر چی از سراسری یادم مونده میرم و امتحان میدم فوقش قبول نمیشم همین!!!!!! به کنکور سراسری که اساسی گند زدم احتمالا سازمان سنجش واسه اینکه تونستم اینقدر مزخرف کنکور بدم دنبالم بگرده و واسه عبرت درس نخوندهها منو دور شهر بگردونن!!!!
حال و حوصله ترانه نوشتن هم ندارم نه اینکه حس نباشه بلکه هر چی می نویسم همش سیاه و ناامیدی مطلق هستش واسه همین تا زمانی که دیدم به اطراف بهتر و نشه و تا زمانی که حضرت عشق به لطفش رو عنایت نکنه تصمیم دارم چیزی ننویسم. فعلا که تو مود حالگیری و تیکه پرونی هستم و به شدت هم لذت می برم.
مصیبت اصلی زمونی هست که سربازی تموم میشه و من هنوز تکلیفم با خودم مشخص نیست. به آینده سیاسی و اقتصادی این مملکت هم امیدی ندارم همه چی رو به تباهی میره. با دیدن این وضعیت تورم و فقر و فحشا و بی عدالتی هم تا حالا خیلی هنر کردم که صدام درنیومده و چیزی نمیگم(شاید واسه اینه که میخوام از شر سربازی خلاص بشم و تو موضع اصلیم قرار بگیرم، از این لحاظ من تو سربازیم هم باید نظامیگری رو تحمل میکردم و هم اندیشه ها و چرندیات مزخرف دور و برم رو که بشنوم و چیزی نگم پس عذاب سربازیم دو برابر بقیه هستش)
اما واسه امروز یه ترانه ای رو یه سال پیش نوشته بودم رو با کمی تغییر اینجا میذارم، پای این ترانه نوشتم :« نمیدونم به کدامین جرم این ترانه رو نوشتم نمیدونم به کدامین جرم؟؟؟؟؟؟»
راستی به کدامین جرم؟ میخوام نظرتون رو بدونم. یادتون نره.
تورو می خوام
برای گریه یه تکیه گاه می خوام
تورو می خوام واسه دلبستگیام
به تردید بودن و نبودنت
پا به پای شب تا ستاره میام
دستای گرمت مرهم زخمامه
شونه های تو مامن اشکامه
تورو می خوام برای با تو بودن
واسه مرگ غرور که تو چشمامه
سوگ مردن به پای تابوت غم
بغض نهفته ای در شب سیاه
واسه خلوت مرثیه و گیتار
در جستجوی مطمئن یک چاه
تورو می خوام ای عاشق ترین غزل
شب آشنای ترانه های من
تورو می خوام، ای تبسم عاشق
چله نشین شبانه های من
«اکبر یارمحمدی»
خب دیگه میدونم که اینا همش تاثیرات دوران سربازی و خل بازیهای خودم هست که هنوز ترانه رو به قوانین خرید و فروش و معاملات دلالی آلوده نکردم و فقط برای لذت دل خویش می سرایم.
یکی از بچهها منو واسه یکی از این گروهها معرفی کرده بود هر چی خواستم یه ترانه بگم که به لعن و نفرین معشوق ختم بشه نتونستم آخر سر هم بی خیال اونا شدم و گفتم من راست کار شما نیستم برین سراغ یکی دیگه.
بهرحال امیدوارم همیشه آبی و سرفراز باشید/ یا علی
با عرض سلام و خسته نباشید و پیروز باد عید نوروز هرچند با تاخیر.خوشحال خولهم شد که با هم تبادل لینک داشته باشیم.بدرود
اکبر جان سلام منتظرت بودم سر نزدی.خوشحال میشم نظرت رو بدونم.
موفق باشی.
شاد باشی و آبی...
با سلام!
اکبر جان جون من این شعر از خودت بود ؟؟؟
ای نامرد شاعرم بودی نمی گفتی...
وب تو رو باید فقط ۲ ساعت توش بود تا فهمید چی به چیه.. . .
سلام اکبر جان
امیدوارم که خوب باشی :)
آره منم دیگه شروع کردم به راه افتادن !!
چراغ به دست !!!
با فانوسه خاموش کم کم راه میریم که امیر شویم !!
می یام پیشت :)
(فانوس خاموش!!)
salam,kareton allliiiiyyyeee,pishe manam biayd,khoshhal misham
سوگ مردن به پای تابوت غم
بغض نهفته ای در شب سیاه
واسه خلوت مرثیه و گیتار
در جستجوی مطمئن یک چاه
این تیکه رو خیلی خوب اومدی. واقعا کنکور رو خوب ندادی؟ باورم نمیشه.
مواظب باش که کسی خاطرخوات نشه، فقط خواستم بدونی.
تحمل کردن تو کار هر کسی نیست. لیاقتت بالاتر از این حرفاست.
سلام اکبر آقای گل
خوبید انشا...
خوب اینایی که نوشتی نشون میده خیلی هم آروم وقرار نداری
میخوای خودتو بی تفاوت نشون بدی
البته طبیعیه برای یه جوان ولی خوب امیدوارم نا امید نشی و زورتو بزنی اگه هم قبول نشدی باز سال آینده را از تو نگرفتن
بگذریم امیدوارم بتونم تو دانشگاه ببینمتون
راستی بلاخره وقت کردم بیام نت واون شعر جدید را تو وبلاگ اشعارم بزارم آدرسشو که داری میتونی بری وبخونی ونظر هم فراموش نشه
ضمنا وبلاگ شقایقهای سرخ فام هم با خاطره جدید بروز کردم منتظر قدوم مبارکتان هستیم
موفق باشی