زخمه

وب نوشت های یکی که دیر رسیدن عادتش است ...

زخمه

وب نوشت های یکی که دیر رسیدن عادتش است ...

مرا به خاطر بسپار

هر از گاهی که دلتنگ میشم این ترانه رو خیلی زمزمه میکنم روزگاری که با صدای امید شنیدمش خیال می کردم امکان نداره به کسی در این مورد چیزی بگم. اما در آبان امسال با به دست آوردن اصل این ترانه از اردلان سرفراز بزرگوار دیدم که فقط حرف دلم هستش و چقدر این ترانه را دوس می دارم.

نوشته قبلی باعث سوتفاهم با یکی شد که از همین جا ازش معذرت میخوام و امیدوارم که دیگه آنگونه ننویسم که در ذاتم نیست قبول دارم که تا حدودی شیطان صفت هستم و شیطنتی خاص در رفتار و کلامم هست اما در نوشته قبلی زیاده روی کردم و این ترانه رو تقدیم به آن عزیزم میکنم که دیگه از دستم دلخور نباشه:

 

" مرا به خاطر بسپار "

 

در آستانه ی سفر٬ در ایستگاه بدرقه

آن سوی بغض پنجره ٬ پشت نگاه بدرقه

 

وقتی که قاب می شوم پشت دریچه ی;قطار

گریه نکن٬ نگاه کن٬ مرا به خاطر بسپار

 

خوب مرا نگاه کن ٬ تو ای تمام دیدنم

خوبم اگر یا که بدم ٬ دروغ نیستم منم

 

اگر که دلسوخته ای با تو غریبه نیستم

که با تو بغض عشق را غزل غزل گریستم

 

مرا به خاطر بسپار ٬ با همه ی سادگی ام

صراحت دست و دلم ٬ شکوه افتادگی ام

 

مرا به خاطر بسپار ٬ لحظه به لحظه خط به خط

درستی مرا ببین ٬ در این زمانه ی;غلط

 

مرگ حریف عشق نیست ٬ مرا نمی برد سفر

همیشه از تو زنده ام ٬ به یاد من باشی اگر

 

به یاد من باشی اگر ٬ تو را چراغ می شوم

از تو جوانه می زنم ٬ همیشه باغ می شوم

 

به ساز کهنه ی زمین ٬ زخمه که می زند بهار

در همه ی ترانه ها ٬ ترانه های بی قرار

 

سر همان کوچه ی سبز ٬ زیر درخت انتظار

من ایستاده ام هنوز ٬ مرا به خاطر بسپار

 

از تو نمی شوم جدا ٬ سفر نمی برد مرا

به حکم این ترانه ها ٬ مرگ ندارد عشق ما

 

اگر که عاشقی و یار ٬ مرا به خاطر بسپار

مرا که پشت پا زدم ٬ به راه و رسم روزگار

 

مرا به خاطر بسپار ٬ با همه ی سادگی ام

که از تو می ماند و بس ٬ قصه ی دلدادگی ام

 

در همه جای هر زمان ٬ در همه جای این زمین

همیشه و هنوز را ٬ من ایستاده ام ببین

 

جاده ای از آینه ها ٬ به این مسافر بسپار

خاک در خانه ی دوست ٬ به چشم زائر بسپار

 

اردلان سرفراز / فرانکفورت هزار و سیصد و هفتاد و هفت

 

بهرحال این ترانه را دوس داشتنی ترین ترانه زندگیم میدونم ترانه ای که از عشق زمینی به یه یه عشق آسمانی میرسه و صمیمیتی خاص درش وجود داره.

این ترانه رو به کسی تقدیم کردم و میکنم که این روزا بهونه زندگیم هستش و بی نهایت دوستش میدارم که عاشقی برای اون واژه ای کوچک هست و لیاقتش دوس داشتنی وصف ناپذیر هست.

 

امیدوارم که در پناه حق عاشق و آبی و سرفراز باشید / یا علی

نظرات 14 + ارسال نظر
الهه 15 خرداد 1386 ساعت 01:18

سلام
مثل همیشه خوب بود
امیدوارم همیشه موفق باشی
و مهمتر از اون شاد باشی

[ بدون نام ] 15 خرداد 1386 ساعت 01:20

***دل آدما به اندازه‌ی حرفشون بزرگ نیست ......
امّا اگه حرفشون از دل باشه ، میتونه بزرگترین آدم رو بسازه !!!!!

خوب بود

سوگند 15 خرداد 1386 ساعت 01:27

ممنون چشم بعضیا که چشم دیدن اینارو نداره در آوردی!

به او بگویید من تنهایم او میداند ولی تو باز بگو

شاید خواست بشنود « من تنهایم »


دلت شاد

با درود
اکبر جان مرسی از نظرت. حذف لینکت به خاطر خدمت سربازیت بود. دوباره لینکت کردم. مثل همیشه زیبا نوشتی. موفق باشی

سلام
توضیحات گوشه وبلاگت خیلی قاطعانه است . خیلی جدی !
محرمعلی خان هستم . محرمعلی خان سانسورچی . وقت کردی بهم سر بزن . شاید حرف هایی براری گفتن و شنیدن داشته باشسیم .
امیدوارم کسی که این روزها بهانه زندگیته همیشه دوست داشتنی برات بمونه .
سلامت باشی

اکبر عزیز سلام
ممنونم از حضورت و نظر صادقانه ات. درباره نظرت حرف هایی داشتم که در کامنت دونی ژستم گذاشتم . چون احساس کردم باید بگم .
ممنون دوست خوب
یا علی

دوباره سلام
یادم رفت بگم : اجازه مام دست شماست !!

ترانه ای که از عشق زمینی به یه یه عشق آسمانی میرسه و صمیمیتی خاص درش وجود داره.
کاملا درسته . توصیف بجا و کاملی بود. ترانه ی قشنگیه
و سپاس بابت اینکه فرموشمون نمیکنید. باعث افتخاره.
شاد باشید و موفق
یا علی

سهیل 16 خرداد 1386 ساعت 13:08 http://loveyou.blogsky.com

سلام اکبر جون . خوبی ؟ عالی بود داداش . مثل همیشه با احساس و قشنگ نوشتی . موفق باشی :)

¤¤ حمید ¤¤ کری زی 16 خرداد 1386 ساعت 23:38

سلام
واقعاْ وبلاگ با حالی بود ولی کاش ....
خودت میدونی چی می خوام بگم ( ...) تو نبودی ( ززز )

پاییز چیست؟ بهار دومی که در آن درختان به رنگ گلها هستند....دلت شاد

بنام حضرت دوست
سلام سالار
ممنون که لطف کردی و لینک کلبه ما را هم گذاشتی کنار دستت.
ایشالله جبران کنم.
موفق باشی و سربلند


نامهربون این جوریه رسم و رسوم عاشقی؟ میگی هنوز دوستم داری ..من که ندیدم این جوری...توروقسم دادم به جون جفتمون ...به تموم لحظه ها خاطراتمون ..اما تو گفتی نمی شه اینجا باید تموم بشه....
×××پرسه های عاشقانه آپ شد×××
×××منتظر حضورت هستم×××

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد