زخمه

وب نوشت های یکی که دیر رسیدن عادتش است ...

زخمه

وب نوشت های یکی که دیر رسیدن عادتش است ...

نهایت عشق «برای ایران عزیزم»

نمیدونم چی شده اما این روزا به هر بهونه ای غرق ترانه میشم. این روزا حالم بدجوری گرفته شدم دوس ندارم اخبار رو گوش کنم دوس ندارم به خیابون پا بذارم.

میخوام یه اعتراف یکنم و اونم این بود که امروز تو خیابون بغض گلومو گرفته بود با چیزایی که میدیدم و می شنیدم من بچه ارومیه هستم و اصالتا آذری هستم اما بنا به دلایلی دارم شعر فارسی می نویسم و از این کار لذت هم میبرم با اینحال تابحال دریغ از یه خط اگه تونسته باشم ترکی یا آذری بنویسم شهریار رو دوست دارم و همیشه حیدر بابایا سلام رو میخونم و لذت می برم و هر از چند گاهی که دلم بگیره می زنم زیر آواز «کوچه لر سو سبی شم .....» اما این یکی دو هفته بد جوری دلم گرفته دلم برای وطنم گرفته برای ایران گرفته چه فرقی داره همه ایرانی هستیم کرد و ترکمن و بلوچ و عرب و فارس  آذری و ترک همه ایرانی هستیم.

همین چند دقیقه پیش با دوست خوبم توکا نیستانی حرف می زدم و اونم مثل من ناراحت بود و چقدر دلم برای مانای عزیز میسوزه چون خوب میدونم که منظوری نداشته و یه عده آدم فرصت طلب دارن سو استفاده می کنند تا  از این  آب گل‌ آلود ماهی بگیرند. امیدوارم سریعتر این مسائل حل و تموم بشه و مانای عزیز هم زودتر آزاد بشه.

من مخالف اینم که بخواد ایرانی از هم جدا بشه با اینکه کاریکاتور مانا توهین آمیز نمیدونم و وقتی مسئله ای به طور رسمی با عذر خواهی روزنامه و مسئولان تموم شده باید افراد سودجوی اجنبی پرست هم به سزای اعمالشون برسن و برای من تصور ایرانی بدون آذربایجان یعنی مرگ.

و این ترانه هم برای همه ایران فقط برای ایران که «نهایت عشق» است:

 

نهایت عشق

 

بر دروازه قلبــــم نام تــــورو نـــوشتم

همه تار و پودمو از عشق تو سرشتم

 

اسم تو حک شده تو کتاب سرنوشتم

که از بیگانه و بیگانه پرســت گذشتم

 

برای بـــــودن من، تویــــــی نهـــــایت عشق

تکیه گاهی واسه این شکسته قامت عشق

 

ختم این کلامی، گوهر ناب عاشقی

با ترانـــــه هات، آرام هـــــر شقایقی

 

تورو ای مرز همیشه پرگهر دوست می دارمت

ای کشور مهر و ایمان و آذر دوست می دارمت

 

باز میشم همرنگ سبز پرچمت مثل جنگلای شمالت

همیشه سفیدم مثل اون دل پاک و پر احــساس و خیالت

 

ببین سرخی گونه هام شرمنده از این همه ایرون کشونه

دلــــم می گیره از این زمیـــن و زمون که باهات نامهربونه

 

میخوانم از دلیر دلیرستان، از مرد بیدار کردستان

میمانم در برت ای گیلان، ای آذرخش آذرآبادگان

 

می سرایم از بلوچ و لر و ترکمـــــن از دل پاک سیستان

می بارم چو باران بر هرمز و بوشهر و بر عرب خوزستان

 

تورو ای مرز همیشه پرگهر دوست می دارمت

ای کشور مهر و ایمان و آذر دوست می دارمت

 

«اکبر یارمحمدی»

 

 

خواهشمندم دوستان ترانه سرا ایراد وزنی نگیرن که خودم بنا به دلایلی از سه وزن متفاوت استفاده کردم در ضمن وقت نکردم ویرایش کنم و بیشتر بهش بپردازم.

با این حال در سالگرد دوم خرداد و به قول مردی با عبای شکلاتی « ایران برای همه ایرانیها» هست و بس.

در پناه حق آبی و عاشق و سرفراز باشید/ اکبر یارمحمدی

نظرات 20 + ارسال نظر

سلام آقا اکبر بازم مثل همیشه مطالب جالب و خوبی نوشتی
ولی این بار موضوع مطلبت کمی متفاوت است این بار هم به موقع و هم موضوع خوبی است بله من همیشه دوست داشتم روزنامه ایران باطل بشه ولی فکرشو نمیکردم اینجوری بشه من که کارم روزنامست البته هنوز مبتدی هستم ولی میدانم که فقط تقصیر کاریکاتور کش نیست همه مسئولین اون روزنامه در این موضوع دخالت دارند ولی البته با توجه به اسم اون روزنامه هر گز نباید چنین افاقی میافتاد چون آبروی ایران رفت و اگر توجه کرده باشی هر سایت با وبلاگی که تصویر اون کاریکاتور مسخره رو گذاشته فیلتر شده ولی اگر به رادیو آمریکا گوش داده باشی میدونی چه غوغای داره به پا میشه تازه من دامادم حراست دانشگاه امیرکبیره اون میگه چند روز نمی تونیم شب بیام خونه و صبح تا شب تو دنشگاه موندن و تمام داشنجو ها چه آذری چه غیر آذری دست به شورش زدند ولی به نظر من کشور باید یک جوری هم این موضوع را جمع جور کند و هم ریش این جور اتفاقات باطل کنه در مجموعه با این کارشون کشور رو برهم ریختن
ببخشد سرتو درد آوردم ولی باید کمی حرف میزدم راستی اگر باز به روز کردی به من بگو خیلی خوشحالم که هر وقت آپ میکنی به من میگی من که به حرف تو گوش دادم و هر پنج شنبه یک بار به روز میکنم
فعلاً خدا حافظ

حامد 3 خرداد 1385 ساعت 23:28 http://www.parsi-l.com

درود
من کاری با سنگ‌آوای ِ چامه‌تان ندارم!
لیک، واژه‌‌ی ِ "خواهشا" را نه در پارسی داریم و نه در هیچ زبان ِ دیگری! شاید فردیدتان (=منظورتان) "خواهش‌مندم" بوده!

ببخشید اصلاح کردم
موقع نوشتن عجله داشتم

حامد 4 خرداد 1385 ساعت 06:59 http://www.parsi-l.com

درودی دوباره
دل‌استوار باشید، با آذریانی چون شما، آذربایجان همیشه برای ِ ایران می‌ماند!

البرز 4 خرداد 1385 ساعت 14:12

به همه آگاهی بدهید که موضوع کاریکاتورها توهین نبود . کلمه نمنه فارسی شده است . نگذاریم پوپولیسم حاکم شود .

باور کن هر چی گفتم به گوش کسی نمیره که نمیره منم میدونم توهین نبود و یا حتی در بدبینانه ترین حالت اگه هم بوده با عذر خواهی رسمی مانا و روزنامه باید تمومش کنن ولی میگم کار داره به جاهای باریک کشیده میشه و حرف حرف توهین نیست بلکه صحبت از جدایی و آذربایجان بزرگ هست که من اینو اصلا نمیخوام


حرفها و شعرهایتان جالب یود . اما توی این کشور ظاهرا توهین به ترکها و و آذری ها از حد گذشته و باید این بازیها یک جاهایی تمام می شد . این حوادث اخیر هم دعوا سر یک سوسک و یک کلمه نمنه نبود بلکه پشت قضایا یک توطئه بزرگ به همراه نوعی تحقیر تاریخی وجود داشت که دارد تداوم پیدا می کند و به رسمیت شناخته می شود . این حوادث درس عبرتی می شود برای افراد موذی که دیگر از این کارهای نامربوط نکنند و ماهی صفت دیگر نمی اید علنی صدها طنز ناجور علیه ترکها بگوید . در حالی که تا همین الان چند بار کتک خورده ولی از رو نرفته . چرا در همه فیلمها باید آشغالی ترک باشد . دوسوم کشور ترک زبانانند و آن یک سوم هم سی چهل درصد ترکند . اما ما یک فیلم به زبان ترکی از شبکه سراسری نداریم . اما مشکل دیگر کم ظرفیتی ماهاست که طاقت چند تا ظنز ساده را نداریم . اگر هم داشته باشیم رسوایی قومیت ها را در بر دارد . این مشکل دیگه مال همه قومیت هاست .البته قبلا صدهزار جوک برای ترک ها ساخته بودند . برای روحانیون طنز می گویند اعتراض می شود . برای پرستاران فیلم ساختند و فوری تحصن کردند . برای نیروی انتظامی نمی شود فیلم ساخت . در حالی که صد فیلم از ششصد فیلم هندی نقد نیروهای پلیس هندی است .مشکل دیگر ناتوانی در نهادینه کردن اعتراضات مدنی است . ما به مردم نتوانستیم یاد بدهیم که اگر اعتراضی داشتند صدهزار نفری و منظم جمع بشوند و حرف خودشان را بزنند و دعوا و شیشه شکستن و مرگ بر فلان هم در کار نباشد . از طرف دیگر دولت هم چنان بی جنبه و بی جربزه نباشد که فکر کند ای وای دارد ساقط می شود . همه جای دنیا از این اعتراضات هست و هیچ حکومتی ساقط نشده . اتفاقا نشانه قدرت و اقتدار حاکمیت نیز هست . اما آدمهای بی خرد خودآزاری هم هستند که انتقام روزنامه ایران را از اموال عمومی خودشان گرفتند . بیگانه پرستانی هم هستند که از هر حادثه خوب یا بدی برای انفجار جامعه ایرانی از درون تلاش می کنند . فرق نمی کند که آن انفجار از طرف گروههای دوم خردادی باشد یا انصار حزب الله . از کردها باشد یا ترک ها یا بلوچ ها . از دانشگاهها باشد یا از معلمان و .... و این بازی همچنان ادامه دارد . پول های شرکت های امریکایی برای فروپاشی حکومت ایران از درون باید بالاخره جاهایی خرج شود . چه جایی بهتر از این دعواها .

راست می گیا..من نمی دونم.. مانا خیلی بی بهانه تر از این بود که مردم به بهانه اون انتقام خودشونو از چیزای دیگه بگیرن..کاش اون مردمی که همه فریاداشونو سر اون کشیدن فقط یه کم می شناختنش...حیف..ما خیلی وقتا راه رو عوضی میریم..هانی

خسته نباشی جوان
واقعا با مطلبت به خود فرو رفتم.

پیروز باشید.

واژهء نه‌منه را با دیدگاه زبان‌شناختی در تارنگارم بررسی کرده‌ام. خوشحال خواهم شد که اندیشمندان دیدگاه خود را بفرمایند.

من بیشتر از شما برای مانا و توکا نارحت هستم

مانا بازی خورده . قربانی شده . اشتباه کرده .

بحث فقط سوسک و نمنه نیست . توی خود محتوای مطلب


نوشته شده دهها گوشه کنایه برای ترکها هست که مثلا


سوسکها زبان خودشونو هم بلد نیستن و ....


به لحاظ وضعیت استراتژیک ایران در خاورمیانه و غرب آسیا


ایران ضعیف به درد آمریکا نمی خورد


امریکا یک ایران تجزیه شده می خواهد


همان طور که لبنان و عراق و افغانستان یا عملا تجزیه شده


یا از لحاظ سیاسی بین فرقه ها و قومیت های مختلف چنان


تقسیم شده که تا قیامت هم مشکلشان حل نمی شود


استقلال کردستان که با حمایت و تاکید و قدرت امریکا بود


یادتان که نرفته


وقتی جورج بوش هست نیازی به دایی جان ناپلئون نیست


چرا همه صحنه های اتفاقات اخیر با تمام ابعادش از ماهواره



ها پخش شد و صد تحلیل خبری هم رویش گذاشته شد



من معتقد نیستم که مانا از سازمان سیا دستور می گرفت


به خود ایشان هم شخصا خیلی احترام می گذارم


این مجموعه کارهای نسنجیده پان فارسیسم ها بود که بعد


از آن هم غلط های گنده گنده در سطح کلان کشور با این


مطلب خودش را کاملا نشان داد


سوسک زمینه بود و بهانه


البته بهانه کوچکی هم نبود


مانا هم نباید به خاطر فشارهای سیاسی مردم و خرابکاریها


تاوان پس بدهد و فکر نمی کنم بدهد



مدتی که آبها از آسیاب افتاد محترمانه آزادش می کنند


مثل همه موارد قبل



مثل طنز نشریه موج در باره امام زمان


من هم گفتم که ناراحت هستم که چرا همه اقوام و مذاهب و



نتوانند با احترام و ادب کلی با هم شوخی بکنند و طنزهای



بسیار بزرگ تر و شیرین تری به هم بگویند .


من تعصبات افراطی احمقانه و کودکانه و ضد ملی را قبول


ندارم


اما علاقه به دوستان یک مقوله است و توهین و تحقیر و



تمسخر یک قوم بزرگ باسابقه در همه زمینه ها بحث دیگری



است که نباید با هم آمیخته شود

سلام دوست خوبم به روزم

سلام اون رو عوض کردم یک نگاه بنداز ببین چه طوره

حضرت عشق 6 خرداد 1385 ساعت 08:04 http://anooshka.blogsky.com

سلام
خوشحالم کردی که هیم سر زدی
هم این شعذت (در لاره ایران) هم اونکه به من دادی هر دو واقعا زیبا بودن
میخوام اگه اجازه میدی بریزمش تو یکی اتز پستام
یعنی اپ دیت کنم (اینجو.ری بهتره) البته با ذکر اسمو بلاگتون
جازه هس؟؟
راستی با تبادل لینکم موافقم
مرسی
بای بای

تورک 6 خرداد 1385 ساعت 12:29

داش باشیوا بی غیرت

خدمت دوستانی که این کامنت رو دیدن باید عرض کنم من تائیدیه کامنتم رو فعال نکردم چون دوس دارم همه نظرشون رو بدن و این یه تیکه رو هم نگه میدارم و کاری ندارم که کدوم خری این عرعر رو کرده .
اما معنی این جمله با مصما اینه که خاک برسرت بی غیرت.
راستی تویی که اینو نوشتی رگ غیرتت مگه چقدر کلفته یا نکنه دستگاه غیرت سنج داری که غیرت ملت رو بسنجی.
بی غیرت یا بی شرف منم یا تو که داری از آغور الهام علی اف میخوری و بد میایی اینجا عرعر میکنی. بی غیرت منم یا تویی که مملکتم رو دوس دارم .
بی غیرت منم یا تویی که پوزه ات رو داری به در ترکیه میزنی و بعد دمت رو تکون میدی.
نه غیرت به آتش زدن و ویرون کردن و خراب کردن نیست بلکه غیرت به عقل است به اندیشه هست به تعقل هست.
در ضمن خاک بر سر جناب عالی که داری از کسی و کسانی حمایت میکنی (آ‌ذربایجان بزرگ و توله سگهای الهام علی اف و چهرگانی) که خودشون از گشنگی دارن میمیرن.

محسن 6 خرداد 1385 ساعت 12:46

سلام.خوشحالم که این مطالب رو نوشتی.متاسفانه در دانشگاه جو بدی ایجاد شده و این موضوع رو بعضی هاوسیله ای برای رسیدن به اهداف شوم خودقرار داده اند و به همه توهین می کنند.از شهدا گرفته تا...
به امید اینکه این قضایا به خیر بگذره
خدانگهدار

سلام دوست عزیز
ممنونم که بهم سر زدی
خوشحالم که امیدو دوست داری
درضمن امید میدونی قرار بوده کی آلبومشو بده بیرون ؟
از مهر ماه پارسال
همیشه اینو گفته
اما نمیدونم چرا
توی مصاحبش با شبکه pmc
گفت که تا آخر اردیبهشت اما اردیبهشتم تمم شد

درود بر شما
همین نزدیکی ها یه کلبه هست که سخت منتظر وردو شما به اونجاست
منظر حضور گرمتون در محفل مون هستم البته که با حضور شما این محفل جون می گیره !!!!
منتظرتونم
سبز و شاد باشین
****فعلا****
راستی با تبادل لینک موافقی؟؟؟ من که لینکتون رو گذاشتم شما هم اگه دوست داشتین بذارین خوشحالم می کنین

چگونه از دلت آمد چنین تنهام بگذاری ؟؟ وکهنه خاطراتم را به دسته باد بسپاری مگراز یاد بردی این که با احساس می‌گفتی که از بد عهدی و از بی‌وفایی سخت بی‌زاری چه شد پس آن همه رعدت که می پچید در گوشم؟؟ و حالا پر ز بارانی و بر دشتم نمی‌باری خدا می‌داند از آن لحظه از آن عصر پاییزی که گفتم می‌روی؟ گفتی: فقط از روی ناچاری خیال روی زیبایت نگردیده فراموشم برای لحظه‌ای حتی-چه در خواب و چه بیداری

خوزستان ایران 7 خرداد 1385 ساعت 16:18

شما اذریهاچتون شده امید ایران اذربایجان بود ما در خوزستان با همه بدبختیهاش با اعراب که قومی غیر ایرانین داریم میسازیم شما چراااااعراب کمترین وابستگی به ایران دارن اونا حق دارن چون اصالتا غیر ایرانین اما اذریها چرا

سروش عشق 7 خرداد 1385 ساعت 16:49 http://rainiboy.blogsky.com

زنده باد ایران

سلام
ازاینکه به کلبه عاشقانه من سر زدید متشکرم.
موافقم...لینکیدمتون.

حضرت عشق 7 خرداد 1385 ساعت 17:42 http://anooshka

سلام
خیلی خوشحالم که میبینم کسایی هستن که دلشون این قد با خداس
اخه این چن مدت دلم خیلی پوسیده بود
کسی رو ندیده بودم که باهدا این طوری باشه
خوشحالممم

سلام دوست عزیز
ممنون که بهم سر زدین
من قبلا هم بلاگ شما رو دیده بودم.
من با کمال افتخار لینکتون رو گذاشتم.
آپ هم کردم
یا علی

محسن 8 خرداد 1385 ساعت 12:46

سلام اکبر جان.پیشنهاد می کنم بعضی از کامنتها که واقعا مزخرف ونشان دهنده حرافی نویسنده و بی غیرتی نویسنده است رو پاک کنی.بعضی از دوستان انگاری فارغ التحصیل از دانشکده حرافی هستندوفقط بدرد دلقک سیرک بودن می خورند.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد